رمان : بیبی یو ددی
: بیبی از خواب بیدار میشه - ددی چشماش رو باز میکنه و به بیبی میگه
سلام دختر کوچولو راحت خوابیدی_
نام نام_ صب بخییررععع_ عارههه گرمو نرم بودد_
خیلی خب فعلا پاشو لباساتو تنت کن امروز جلسه دارم . تو اتاق نیای ها_
جلسه چییی_
کاری_
خیلی خب باشع_
: بیبی لباس هاشو تنش میکنه
ددی هم میره سر جلسه
بیبی از اونجایی که خیلی دلش رابطه جنسی میخواد میره تو جلسه فضولی میکنه تا ددی عصبی بشه
تو جلسه _
ددی داره جلسه میدع_
عععع از تو اتاق صدای دددیع_
داره حرف میزنه_
رفتن پشت در_
صدای ددی / خب دیگه اینم از برگه ها
فالگوش وایسادن/_
صدای ددی / فقط یه امضا مونده که باید بزنین
عع قرار داد جدید انگار داره میبندع_
: بیبی وارد جلسه میشود کرم ریختن شروع میشود
سلامم_
منشی/ عه قربان .....
ددی / هیسسسس
آمده ام یه سلامی عرض کنم_
خو جلسه تموم شدددد_
بیبی مگه قرار نشد که نیای تو اتاق_
: کرم ریختن و عصباب خورد کردن ددی توسط بیبی
منم خسته شدم خوب_
: بیبی ددی رو میکشونه تو آشپزخونه
دد یهه لحضه کارت دارمم_
: صدای تق تق کفش بیبی / تق تق تق تق
صدای ددی / ببخشید الان برمیگردم
بدو دیگه ددی
: بیبی شیطون بازیش رو شروع میکنه و لباس زیرش رو در میاره
ددی که این صحنه رو میبینه کنتلرش رو از دست میده و ....
ددی_
جان ددی _
بیبی ددیو میخاد_
ددی هم بیبی رو ناجور میخواد _
: ددی بیبی رو بلند میکنه و میزاره رو میز
آروم آروم بوسش میکنه تا اینکه پاهای بیبی رو میگیره و باز میکنه
بیبی هم یه لبخند مرموز میزنه
بیبی شروع میکنه به باز کردن کمربند و زیپ شلوار ددی
باز کردن کمربند ددی_
صدای باز کردن کمربند /
کمربندو دور کمر ددی گرفتنو هل دادنش سمت خودش_
باز کردن زیپ شلوار ددی_
صدای باز کردن زیپ شلوار ددی / زیرررررر
دستمو تو شلوار ددی فرو بردن_
: حالت چهره ددی 🤤😈
گرفت سینه های بیبی در دستان ددی
ای ددی شیطون_
از تو شیطون تر بیبی؟!_
ن والا من تو شیطونی دست خور ندارم_
معلومه بیبی_
ددی من اینجارو دوست ندارم_
من تخت خودمونو میخامم_
: ددی بیبی رو بلند میکنه و میبره تو اتاق در و قفل میکنه و بیبی رو پرتش میکنه رو تخت
بیبی اینجارو دوص دارع_
خب خداروشکر بیبی _
: بیبی که خیلی خوشش اومده خودش پاهاش رو باز میکنه
باز کردن پا_
سلام دختر کوچولو راحت خوابیدی_
نام نام_ صب بخییررععع_ عارههه گرمو نرم بودد_
خیلی خب فعلا پاشو لباساتو تنت کن امروز جلسه دارم . تو اتاق نیای ها_
جلسه چییی_
کاری_
خیلی خب باشع_
: بیبی لباس هاشو تنش میکنه
ددی هم میره سر جلسه
بیبی از اونجایی که خیلی دلش رابطه جنسی میخواد میره تو جلسه فضولی میکنه تا ددی عصبی بشه
تو جلسه _
ددی داره جلسه میدع_
عععع از تو اتاق صدای دددیع_
داره حرف میزنه_
رفتن پشت در_
صدای ددی / خب دیگه اینم از برگه ها
فالگوش وایسادن/_
صدای ددی / فقط یه امضا مونده که باید بزنین
عع قرار داد جدید انگار داره میبندع_
: بیبی وارد جلسه میشود کرم ریختن شروع میشود
سلامم_
منشی/ عه قربان .....
ددی / هیسسسس
آمده ام یه سلامی عرض کنم_
خو جلسه تموم شدددد_
بیبی مگه قرار نشد که نیای تو اتاق_
: کرم ریختن و عصباب خورد کردن ددی توسط بیبی
منم خسته شدم خوب_
: بیبی ددی رو میکشونه تو آشپزخونه
دد یهه لحضه کارت دارمم_
: صدای تق تق کفش بیبی / تق تق تق تق
صدای ددی / ببخشید الان برمیگردم
بدو دیگه ددی
: بیبی شیطون بازیش رو شروع میکنه و لباس زیرش رو در میاره
ددی که این صحنه رو میبینه کنتلرش رو از دست میده و ....
ددی_
جان ددی _
بیبی ددیو میخاد_
ددی هم بیبی رو ناجور میخواد _
: ددی بیبی رو بلند میکنه و میزاره رو میز
آروم آروم بوسش میکنه تا اینکه پاهای بیبی رو میگیره و باز میکنه
بیبی هم یه لبخند مرموز میزنه
بیبی شروع میکنه به باز کردن کمربند و زیپ شلوار ددی
باز کردن کمربند ددی_
صدای باز کردن کمربند /
کمربندو دور کمر ددی گرفتنو هل دادنش سمت خودش_
باز کردن زیپ شلوار ددی_
صدای باز کردن زیپ شلوار ددی / زیرررررر
دستمو تو شلوار ددی فرو بردن_
: حالت چهره ددی 🤤😈
گرفت سینه های بیبی در دستان ددی
ای ددی شیطون_
از تو شیطون تر بیبی؟!_
ن والا من تو شیطونی دست خور ندارم_
معلومه بیبی_
ددی من اینجارو دوست ندارم_
من تخت خودمونو میخامم_
: ددی بیبی رو بلند میکنه و میبره تو اتاق در و قفل میکنه و بیبی رو پرتش میکنه رو تخت
بیبی اینجارو دوص دارع_
خب خداروشکر بیبی _
: بیبی که خیلی خوشش اومده خودش پاهاش رو باز میکنه
باز کردن پا_
۳.۲k
۲۹ بهمن ۱۴۰۲