پارت چهارم
پارت چهارم
ا.ت:ببخشید تائو هست
شوگا:بفرماین برادرم حال تائو خوب نیست
ا.ت:پس بعدا با تائو حرف میزنم خدافز
شوگا: گوشی رو قطع میکنه و رو به تائو میگه آماده شو تا من هزینه هارو پرداخت کنم
شوگا:تموم شد حاظری
تائو:بیا کمکم کن حاظر شم جون ندارم
شوگا: باشه اومدم
در عین حال پوشوندن لباسهای تائو شوگا یهویی چشاش به لبای خشک شده تائو میوفته و شوگا یه بطری آب به تائو میده داشتن با شوگا دست در دست هم خارج میشدن که یهویی
تائو: داداش میشه شرکت نریم
شوگا:قرار نیس شرکت بریم چون تو حالت خوب نیس
تائو:آخ جون( پرید بالا)
شوگا: تائو برسیم خونه برا تو دارم به من میگی جون ندارم لباس بپوشم الان میپری هوا آره 😜
تائو:باشه دیگه توهم
و از اتاق خارج شدن ور رفتن تا اینکه تائپ یهویی
بمونین تو خمارررییی😀😀
ا.ت:ببخشید تائو هست
شوگا:بفرماین برادرم حال تائو خوب نیست
ا.ت:پس بعدا با تائو حرف میزنم خدافز
شوگا: گوشی رو قطع میکنه و رو به تائو میگه آماده شو تا من هزینه هارو پرداخت کنم
شوگا:تموم شد حاظری
تائو:بیا کمکم کن حاظر شم جون ندارم
شوگا: باشه اومدم
در عین حال پوشوندن لباسهای تائو شوگا یهویی چشاش به لبای خشک شده تائو میوفته و شوگا یه بطری آب به تائو میده داشتن با شوگا دست در دست هم خارج میشدن که یهویی
تائو: داداش میشه شرکت نریم
شوگا:قرار نیس شرکت بریم چون تو حالت خوب نیس
تائو:آخ جون( پرید بالا)
شوگا: تائو برسیم خونه برا تو دارم به من میگی جون ندارم لباس بپوشم الان میپری هوا آره 😜
تائو:باشه دیگه توهم
و از اتاق خارج شدن ور رفتن تا اینکه تائپ یهویی
بمونین تو خمارررییی😀😀
۴.۹k
۰۲ اسفند ۱۴۰۲