تکپارتی لینو وقتی به گربه هاش بیشر اهمیت میده

تکپارتی لینو وقتی به گربه هاش بیشر اهمیت میده

ویو ا.ت
چند وقتیه لینو همش به گربه هاش اهمیت میده و دیگه حالم داشت از قربون صدقه هاش به گربه هاش به هم میخورد و داشت بارون میومد و بیرون خیس بود تصمیم گرفتم برم بیرون یه شلوار کارگو پوشیدم با یه هودی مشکی و کلاهش رو گذاشتم رو سرم رفتم پایین دیدم داره به گربه هاش غذا میده اهمیت ندادم و رفتم سمت در که با صداش سرجام وایسادم

+کجا
_خوبه اقا شجاع
+مسخره بازی در نیار
_هوووفف میرم بیرون
+توی این هوا
_تو اصلا چیکار داری؟
+باشه سرما خوردی.....
_اصلا دوست دارم سرما بخورم*خواستی بری که اومد و مچ دستت رو گرفت*
_ولم کن
+چته تو
_تو چته عین غریبه ها باهام رفتار میکنی و حرف میزنی اصلا من برات مهم هستم؟ فقط وقتی میخوام برم بیرون باهام حرف میزنی
+*دوباره مچ دستت رو گرفت و کشیدتت سمت خودش جوری که فقط یک سانت صورتتون بام فاصله داشت و ترسناک نگاهت کرد
_و..... ولم کن
+*صورتشو بهت نزدیک میکنه و میبوستت*
_.........
+هنوزم عصبانی
_اره
+*دوباره میبوستت*
اگه بگی اره بدتر میشه
_خیله خوب
+افرین*و ایندفعه عمیق تر میبوستت تا حسابی از دلت در بیاد*

پایان