Magic flower shop
فلش آپ به 5 ماه بعد:
تو این 5 ماه یوجونگ حالش خیلی بهتر شده بود تقریبا همچی یادش اومده بود امروز تهیونگ و کوک نقشه کشیده بودن یوجونگ رو سوپرایز کنن.........
.
.
.
.
.
.
.
-یوجونگ چشماتو باز کن
-واییییییییییی اینا برا من هستن ممنون ولی یه دقیقه وایسا... خب به چه مناسبت؟؟
که یهو تهیونگ از پش دیوار میاد:
-یوجونگا و خیلی مهربون و کیوت هستی و خب خوشبختانه تونستی قلب کراش یه میلیارد ارمی رو بدزدی خب حالا که دزدبدش میشه ملکه ی قلب من بشی
یوجونگ هنگ کرده بود که یهو جیغ زد
-واییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی بلهههههههههههههههه
-یا هفت جد بنگتن گوشام
5سال بعد:
-مامانی مخ دختر کلاسمون رو زدم
-چیکار کردی؟؟؟؟
-اممممممم چیزه شکر خوردم
-وایسا ببینم جوجه
-افرین دایی به خودم رفتی همینجوره پیش بره کل مهدکودک رو اباد میکنی
-اره زندایی مادر گرازت رو ولش کن
-بابایی منم باید بیام ببینم دختره خوبه یا نه
-الان شما بر علیه من توطئه کردین؟؟؟
همه:بلهههههههههههههههههههههههههههههه
-وایسین فقط گیرتون بیارم
-مامامن بس کن تو مگه عروس خوشگل نمی خوای
واینگونه بود که یوجونگ یک دمپایی هفت تن بنگتن به جز پی دی نیم مهمون همشون کرد
بله دوستان همیشه نیاز به یه عالمه غشق با چاشنی جادو و معجزه هست مثل گلخونه ی جادویی ما......
.
.
.پایان این فیک رو اعلام می کنم:)
خب خب سلامی مجدد همراه با معذرت های فراوان به دلیل امتحاناتی که از ما دارن می گیرن این فیک به شدت بعد شد اگه به دلتون ننشست بسیا بسیار عذر میخوام وبرای اینکه منتظرتون نزارم و گیج نشین فیک بعدی رو یه روز در میون میزارم
فیک بعدی از جیمین هست با ژانر مافیایی
همین دیگه بازم به خاطر بد شدن فیک معذرت می خوام
خیلی دوستون دارم:)
تا درودی دیگر به درود:)
تو این 5 ماه یوجونگ حالش خیلی بهتر شده بود تقریبا همچی یادش اومده بود امروز تهیونگ و کوک نقشه کشیده بودن یوجونگ رو سوپرایز کنن.........
.
.
.
.
.
.
.
-یوجونگ چشماتو باز کن
-واییییییییییی اینا برا من هستن ممنون ولی یه دقیقه وایسا... خب به چه مناسبت؟؟
که یهو تهیونگ از پش دیوار میاد:
-یوجونگا و خیلی مهربون و کیوت هستی و خب خوشبختانه تونستی قلب کراش یه میلیارد ارمی رو بدزدی خب حالا که دزدبدش میشه ملکه ی قلب من بشی
یوجونگ هنگ کرده بود که یهو جیغ زد
-واییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی بلهههههههههههههههه
-یا هفت جد بنگتن گوشام
5سال بعد:
-مامانی مخ دختر کلاسمون رو زدم
-چیکار کردی؟؟؟؟
-اممممممم چیزه شکر خوردم
-وایسا ببینم جوجه
-افرین دایی به خودم رفتی همینجوره پیش بره کل مهدکودک رو اباد میکنی
-اره زندایی مادر گرازت رو ولش کن
-بابایی منم باید بیام ببینم دختره خوبه یا نه
-الان شما بر علیه من توطئه کردین؟؟؟
همه:بلهههههههههههههههههههههههههههههه
-وایسین فقط گیرتون بیارم
-مامامن بس کن تو مگه عروس خوشگل نمی خوای
واینگونه بود که یوجونگ یک دمپایی هفت تن بنگتن به جز پی دی نیم مهمون همشون کرد
بله دوستان همیشه نیاز به یه عالمه غشق با چاشنی جادو و معجزه هست مثل گلخونه ی جادویی ما......
.
.
.پایان این فیک رو اعلام می کنم:)
خب خب سلامی مجدد همراه با معذرت های فراوان به دلیل امتحاناتی که از ما دارن می گیرن این فیک به شدت بعد شد اگه به دلتون ننشست بسیا بسیار عذر میخوام وبرای اینکه منتظرتون نزارم و گیج نشین فیک بعدی رو یه روز در میون میزارم
فیک بعدی از جیمین هست با ژانر مافیایی
همین دیگه بازم به خاطر بد شدن فیک معذرت می خوام
خیلی دوستون دارم:)
تا درودی دیگر به درود:)
۵.۱k
۰۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.