فیک( من♡تو) پارت ۶۰
فیک( من♡تو) پارت ۶۰
ا.ت ویو
که صدا خوردن نودل اومد...نگاه کردم....جونگکوک داشت نودلمو میخورد.....
سریع رفتم و از رو میز برداشتمش...
ا.ت: هی این مالی منه...چرا میخوریش...
جونگکوک: آخیش...خیلی خوشمزست....بده من...
ا.ت: نمیدم...من واسه خودم درستشکردم....
جونگکوک: اما منم میخام...
ا.ت: خب برو درست کن....
جونگکوک: 🥺
ا.ت: اینجوری نکن.....من نمیدم....
جونگکوک: لطفا نمیخای به بانی بدی...
ا.ت: نه ..بره خودش درست کنه....
جونگکوک:لطفا...
ا.ت: نه
جونگکوک: باشه پس خودم میگرمش...
سمتم اومد ک منم با کاسه نودل ک دستم بود فرار کردم....پام رو آب ک ریخته بود اومد و لیز خوردم کاسه نودل پرت شد بالا جونگکوک سریع منو گرفت..تو صحنه رمانتیک بودیم ک همه ی نودل ها ریخت رو سرمون..داغ بود...
ا.ت: ای ای..داغه داغه...
جونگکوک ولم کرد ک خوردم زمین
ا.ت: ایییی..آخ آخ..
جونگکوک نودل هارو از رو سرش برداشت..
جونگکوک: چرا ولش کردی....
ا.ت: اگه تو نمیخوردیش ولش نمیکردم...
جونگکوک: بلند شو...چیزت ک نشد...
از دستم گرفت...بلند شدم....نودل هارو از رو موهام برداشت..
جونگکوک: من دیگه درست میکنم...
ا.ت: نه من میکنم...
جونگکوک: باشه پس من اینجا مشینم...
رو صندلی نشست..منم دوباره شروع کردم به پختن نودل...
نودل ها آماده شدن...یکی واسه خودم و یکی واسه جونگکوک رو میز گذاشتم...
دوتایی نودل و تموم کردیم....ظرف هارو شستم..و بعدش دوباره رو صندلی نشستم.
اشتباه املایی بود معذرت 🎇
اگه کمه واقعا ببخشید کمی سرم شلوغه و معلوم نیس بعدیو کِی بزارم⭐
ا.ت ویو
که صدا خوردن نودل اومد...نگاه کردم....جونگکوک داشت نودلمو میخورد.....
سریع رفتم و از رو میز برداشتمش...
ا.ت: هی این مالی منه...چرا میخوریش...
جونگکوک: آخیش...خیلی خوشمزست....بده من...
ا.ت: نمیدم...من واسه خودم درستشکردم....
جونگکوک: اما منم میخام...
ا.ت: خب برو درست کن....
جونگکوک: 🥺
ا.ت: اینجوری نکن.....من نمیدم....
جونگکوک: لطفا نمیخای به بانی بدی...
ا.ت: نه ..بره خودش درست کنه....
جونگکوک:لطفا...
ا.ت: نه
جونگکوک: باشه پس خودم میگرمش...
سمتم اومد ک منم با کاسه نودل ک دستم بود فرار کردم....پام رو آب ک ریخته بود اومد و لیز خوردم کاسه نودل پرت شد بالا جونگکوک سریع منو گرفت..تو صحنه رمانتیک بودیم ک همه ی نودل ها ریخت رو سرمون..داغ بود...
ا.ت: ای ای..داغه داغه...
جونگکوک ولم کرد ک خوردم زمین
ا.ت: ایییی..آخ آخ..
جونگکوک نودل هارو از رو سرش برداشت..
جونگکوک: چرا ولش کردی....
ا.ت: اگه تو نمیخوردیش ولش نمیکردم...
جونگکوک: بلند شو...چیزت ک نشد...
از دستم گرفت...بلند شدم....نودل هارو از رو موهام برداشت..
جونگکوک: من دیگه درست میکنم...
ا.ت: نه من میکنم...
جونگکوک: باشه پس من اینجا مشینم...
رو صندلی نشست..منم دوباره شروع کردم به پختن نودل...
نودل ها آماده شدن...یکی واسه خودم و یکی واسه جونگکوک رو میز گذاشتم...
دوتایی نودل و تموم کردیم....ظرف هارو شستم..و بعدش دوباره رو صندلی نشستم.
اشتباه املایی بود معذرت 🎇
اگه کمه واقعا ببخشید کمی سرم شلوغه و معلوم نیس بعدیو کِی بزارم⭐
۱۰.۵k
۰۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.