part 10
part 10
«دشمن برادرم شدم»
ویو ته:
وای نه دوباره نه نمیتونه اینکارو با ات کنه همینطور توی فکر بودم که با تماسی به خدم اومدم ات بود یعنی جواب بدم اره پسر از هیچی نترس
ات: الو عشقم
ته: جونم کار داشتی
ات: میگم میشه فردا بریم سر قرار
ته: هر چی تو بخوای عروسک
ات: مرسی بای
ته: بای
(پایان تماس)
ویو کوک:
از پشت در تمام حرفامونو شنیدم پس خیلی با هم جور شدن ولی زیاد طول نمیکشه (خنده)
ویو ات:
گوشیو بر داشتم و شماره لیارو گرفتم
ات: الو سلام
لیا: الو سلام خوبی ات دلم تنگت شده بود چرا جواب پیامامو ندادی
ات: عا هیچی سرم شلوغ بود حالا اینارو بیخیال دیشب تو بار با یه پسره اشنا شدم
لیا: خب چیشد قرار گذاشتین چه کار کردین
ات: صبر کن(خنده)
لیا:(خنده)
ات: قراره فردا بریم کافه
لیا: خب اینکه خیلی خوبه
ات: میدونم ولی من پیشش راحت نیستم میشه تو هم همراهم بیای
لیا: باشه ولی به اونم بگو یکیو با خدش بیاره منه سینگل به گور تنها نباشم
ات: باشه مرسی فردا میبینمت
لیا: بابای
ات: بای
(پایان تماس)
ویو ات: گوشیو قطع کردم و به تهیونگ زنگ زدم
ات: الو ته خوبی
ته: مرسی عشقم تو خوبی
ات: منم خوبم میگم فردا چون قراره اولمونه بهتره هردومون یه همراه داشته باشیم
ته: باشه
ات: خدافظ
ته: خدافظ
(پایان تماس)
ویو ته:
اخه همراه میخواست چه کار که یهو کوک اومد توی اتاق
کوک: من بات میام
ته: لازم نکرده جیمینو میبرم
کوک: جیمین واسه مسابقات رفته خارج از کشور
ته: باشه بیا ولی اگه کار خطایی کنی زندت نمیزارم
کوک: اوک
«دشمن برادرم شدم»
ویو ته:
وای نه دوباره نه نمیتونه اینکارو با ات کنه همینطور توی فکر بودم که با تماسی به خدم اومدم ات بود یعنی جواب بدم اره پسر از هیچی نترس
ات: الو عشقم
ته: جونم کار داشتی
ات: میگم میشه فردا بریم سر قرار
ته: هر چی تو بخوای عروسک
ات: مرسی بای
ته: بای
(پایان تماس)
ویو کوک:
از پشت در تمام حرفامونو شنیدم پس خیلی با هم جور شدن ولی زیاد طول نمیکشه (خنده)
ویو ات:
گوشیو بر داشتم و شماره لیارو گرفتم
ات: الو سلام
لیا: الو سلام خوبی ات دلم تنگت شده بود چرا جواب پیامامو ندادی
ات: عا هیچی سرم شلوغ بود حالا اینارو بیخیال دیشب تو بار با یه پسره اشنا شدم
لیا: خب چیشد قرار گذاشتین چه کار کردین
ات: صبر کن(خنده)
لیا:(خنده)
ات: قراره فردا بریم کافه
لیا: خب اینکه خیلی خوبه
ات: میدونم ولی من پیشش راحت نیستم میشه تو هم همراهم بیای
لیا: باشه ولی به اونم بگو یکیو با خدش بیاره منه سینگل به گور تنها نباشم
ات: باشه مرسی فردا میبینمت
لیا: بابای
ات: بای
(پایان تماس)
ویو ات: گوشیو قطع کردم و به تهیونگ زنگ زدم
ات: الو ته خوبی
ته: مرسی عشقم تو خوبی
ات: منم خوبم میگم فردا چون قراره اولمونه بهتره هردومون یه همراه داشته باشیم
ته: باشه
ات: خدافظ
ته: خدافظ
(پایان تماس)
ویو ته:
اخه همراه میخواست چه کار که یهو کوک اومد توی اتاق
کوک: من بات میام
ته: لازم نکرده جیمینو میبرم
کوک: جیمین واسه مسابقات رفته خارج از کشور
ته: باشه بیا ولی اگه کار خطایی کنی زندت نمیزارم
کوک: اوک
۱۱.۳k
۰۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.