مینوشم تو را.....
لبهایت را.....
مثل جاماندهاے در ڪویر
با آخرین قطره از سرابی دور
میپوشم تو را....
مثل چوپانی خسته،
مانده در برف و بوران
با پوستینی ڪه زنی
با عشق روے شانهاش انداخته،
و این امید بازڪَشت
در من فقط تویی...!!
مینوشم تو را.....
لبهایت را.....
مثل جاماندهاے در ڪویر
با آخرین قطره از سرابی دور
میپوشم تو را....
مثل چوپانی خسته،
مانده در برف و بوران
با پوستینی ڪه زنی
با عشق روے شانهاش انداخته،
و این امید بازڪَشت
در من فقط تویی...!!
۶.۹k
۰۹ اسفند ۱۴۰۲