درخواستی
درخواستی
وقتی برای اولین بار همو میبینید
سلام من ا/ت هستم ۲۲ سالمه و تو کمپانی کار میکنم
ا/ت ویو
فردا اجرا داشتم و اعضای بی تی اس هم هستند
پرش زمانی به صبح
ا/ت ویو
صبح پاشدم رفتم صبحونه خوردم و رفتم حموم رفتم کمپانی وای چقدر شلوغ بود رفتم روی صحنه داشتم اجرا می کردم که چشمم به شوگا افتاد فقط به من زول زده بود.
شوگا ویو
این دختر خیلی خوشگل بود نمیتونستم ازش چشم بردارم فکر کنم عاشقش شده باشم
نه اینجوری نمیشه باید مال من شه
پرش زمانی به صبح
ا/ت ویو
صبح پاشدم و رفتم خرید کنم که شوگارو دیدم خیلی جذاب بود فکر کنم عشقش شده باشم به خودم اومدم دیدم داره صدام میکنه (علامت ا/ت_ علامت شوگا +)
+ : سلام خوبی
_: سلام ممنون خوبم شما خوبین
+: راستی یه چیز میخواستم بگم تو دوست پسر داری
_: نه
+ : اها خیالم راحت شد
_:چی
+ هیچی راستی میشه فردا بیان جایی که میگم
_: بله حتما
شوگا ویو
اگه اون بیاد میتونم بهش بگم که دوسش دارم
ا/ت ویو
صبح پاشدم خیلی ذوق داشتم
رفتم لباسی که دوست داشتم رو پوشیدم آرایش ساده ای کردم و سوار ماشین شدم و رفتم
دیدم شوگا خیلی جذاب نشسته بود
_:سلام
+: سلام خوبین بله
ا/ت ویو
شام خوردیم و صحبت درباره کمپانی کردیم که شوگا گفت
+:خانم ا/ت
_:بله
شوگا پاشد و روی زانو نشست واز جیبش یک جعبه قرمز درآورد وگفت خانم ا/ت بامن ازدواج می کنی
ا/ت ویو
واقعا شوکه شده بودم چون منم عاشقش بودم گفتم بله با کمال میل
شوگا واقعا خوشحال شده بود و اومد لبامو بوسید وگفت بیاوریم خونه
و اونها به خوبی و خوشی زندگی کردن
پایان
ببخشید خیلی بد شده❤️
وقتی برای اولین بار همو میبینید
سلام من ا/ت هستم ۲۲ سالمه و تو کمپانی کار میکنم
ا/ت ویو
فردا اجرا داشتم و اعضای بی تی اس هم هستند
پرش زمانی به صبح
ا/ت ویو
صبح پاشدم رفتم صبحونه خوردم و رفتم حموم رفتم کمپانی وای چقدر شلوغ بود رفتم روی صحنه داشتم اجرا می کردم که چشمم به شوگا افتاد فقط به من زول زده بود.
شوگا ویو
این دختر خیلی خوشگل بود نمیتونستم ازش چشم بردارم فکر کنم عاشقش شده باشم
نه اینجوری نمیشه باید مال من شه
پرش زمانی به صبح
ا/ت ویو
صبح پاشدم و رفتم خرید کنم که شوگارو دیدم خیلی جذاب بود فکر کنم عشقش شده باشم به خودم اومدم دیدم داره صدام میکنه (علامت ا/ت_ علامت شوگا +)
+ : سلام خوبی
_: سلام ممنون خوبم شما خوبین
+: راستی یه چیز میخواستم بگم تو دوست پسر داری
_: نه
+ : اها خیالم راحت شد
_:چی
+ هیچی راستی میشه فردا بیان جایی که میگم
_: بله حتما
شوگا ویو
اگه اون بیاد میتونم بهش بگم که دوسش دارم
ا/ت ویو
صبح پاشدم خیلی ذوق داشتم
رفتم لباسی که دوست داشتم رو پوشیدم آرایش ساده ای کردم و سوار ماشین شدم و رفتم
دیدم شوگا خیلی جذاب نشسته بود
_:سلام
+: سلام خوبین بله
ا/ت ویو
شام خوردیم و صحبت درباره کمپانی کردیم که شوگا گفت
+:خانم ا/ت
_:بله
شوگا پاشد و روی زانو نشست واز جیبش یک جعبه قرمز درآورد وگفت خانم ا/ت بامن ازدواج می کنی
ا/ت ویو
واقعا شوکه شده بودم چون منم عاشقش بودم گفتم بله با کمال میل
شوگا واقعا خوشحال شده بود و اومد لبامو بوسید وگفت بیاوریم خونه
و اونها به خوبی و خوشی زندگی کردن
پایان
ببخشید خیلی بد شده❤️
۱۳.۹k
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.