پارت ۵ ♡︎my princess♡︎
ات رو براید استایل بلند کردم و گذاشتم تو ماشین و بردم خونم چون حال نداشتم ببرمش بیمارستان پس زنگ زدم دکتر شخصیم بیاد و....
فردا صبح
ات ویو
صبح با سردرد از خاب بلند شدم و به کنارم که کوک دراز کشیده بود نگاه کردم... ودف این اینجا چیکار میکنه؟؟؟؟
شتتت چرا لباس تنش نیس!!!
(کوک بدون لباس خابیده نه کامل لختااا شلوار داره😈)
ولی چقدر کیوتههه دلم میخواد گازش بگیرم(کجاشو میخوای گلز بگیری شیطوننن)
زدم تو گوش خودم
ات مثل ادم رفتار کن تو به تهیونگ خیانت نمیکنی
بلند شدم ی لگد زدم به جونگکوک و پرتش کردم پایین
ات: هی تو... برا چی من رو اوردی اینجا...؟
ته... تهیونگ کجاس؟؟
حالش چطوره؟؟
شرطا لطفاً حمایت کنید
لایک:۱۰
کامنت:۱۵
👋🏻
فردا صبح
ات ویو
صبح با سردرد از خاب بلند شدم و به کنارم که کوک دراز کشیده بود نگاه کردم... ودف این اینجا چیکار میکنه؟؟؟؟
شتتت چرا لباس تنش نیس!!!
(کوک بدون لباس خابیده نه کامل لختااا شلوار داره😈)
ولی چقدر کیوتههه دلم میخواد گازش بگیرم(کجاشو میخوای گلز بگیری شیطوننن)
زدم تو گوش خودم
ات مثل ادم رفتار کن تو به تهیونگ خیانت نمیکنی
بلند شدم ی لگد زدم به جونگکوک و پرتش کردم پایین
ات: هی تو... برا چی من رو اوردی اینجا...؟
ته... تهیونگ کجاس؟؟
حالش چطوره؟؟
شرطا لطفاً حمایت کنید
لایک:۱۰
کامنت:۱۵
👋🏻
۵.۸k
۱۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.