سناریو بی تی اس
وقتی تب داری و موقع خواب از شدت تب عرق میکنی وهذیون میگی و ناله میکنی
جین: بیدار بود و عرقت رو خشک میکرد و نازت میکرد*..
جیهوپ: ا/ت.. بیدارش..بیدارشو بریم دکتر..حالت خوب نیست
شوگا: از صدای ناله هات بیدارشد*.. ا/ت؟... خوبی؟...ا/ت بیدارشو بریم بیمارستان
نامی: شب تا صبح مراقبته*
جیمین: چون میدونست بیدار نمیشی که بری بیمارستان خودش دست به کار شد و بردتت*
ته: صبح دیدی که روی زمین نشسته و مراقب بود..خوابیده*
کوک: عرقت رو با دستش پاک کرد و بغلت کرد و شعر خوند*
جین: بیدار بود و عرقت رو خشک میکرد و نازت میکرد*..
جیهوپ: ا/ت.. بیدارش..بیدارشو بریم دکتر..حالت خوب نیست
شوگا: از صدای ناله هات بیدارشد*.. ا/ت؟... خوبی؟...ا/ت بیدارشو بریم بیمارستان
نامی: شب تا صبح مراقبته*
جیمین: چون میدونست بیدار نمیشی که بری بیمارستان خودش دست به کار شد و بردتت*
ته: صبح دیدی که روی زمین نشسته و مراقب بود..خوابیده*
کوک: عرقت رو با دستش پاک کرد و بغلت کرد و شعر خوند*
۱۱.۱k
۱۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.