فیک جیمین عشق ممنوعه پارت ۵
اوضاع خیلی خر تو خر بود
*دو روز بعد*
همه رنگ پریده بودن
حال همه افتضاح بود
یکی از پرستاران با عجله به سمت پیشخوان رفت و چند تا از جراح هارو به اتاق عمل احضار کرد و مشخصات مریض رو گفت شماره اتاق ات، اسم و فامیلی ات رو که گفت همه ریختن سر پرستار ولی پرستار به هیچکس جواب نداد و باعجله رفت
همه به هم ریخته بودن مامان و خواهر ات داشتن گریه میکردن ، جیمین داشت دعا میکرد کاش،
کاش یبار دیگه میدیدمش
کاش یبار دیگه بغلش میکردم
کاش یبار دیگه میتونستم بهش بگم چقدر دوسش دارم
کاش اون نمایش لعنتی رو اجرا نمیکردممممم ( عربدهههه)
جیمین از کوره در رفت
به دوار بیمارستان مشت میزد و اشک هاش سرازیر بود
خون از دیوارا میریخت، همه داشتن آرومش میکردن
یکی از پرستار نا امید اومد رو به خانواده ات کرد و گفت:
خخماارییییییی😃😃
اگر یه چسهه یه چسهههه حمایت بشه یه عالمه براتون پارت میزارم
این چن وقتی که نبودم هم اصلا حالم خوب ب نبود فاز خودکشی اینا اینا بودم
البته الانم هستم خیلی حالم بده ولی گفتم نباید شماهارو تنها بزارم
میدونم هیچ کی به من اهمیت نمیداد ولی خب گفتم*
*دو روز بعد*
همه رنگ پریده بودن
حال همه افتضاح بود
یکی از پرستاران با عجله به سمت پیشخوان رفت و چند تا از جراح هارو به اتاق عمل احضار کرد و مشخصات مریض رو گفت شماره اتاق ات، اسم و فامیلی ات رو که گفت همه ریختن سر پرستار ولی پرستار به هیچکس جواب نداد و باعجله رفت
همه به هم ریخته بودن مامان و خواهر ات داشتن گریه میکردن ، جیمین داشت دعا میکرد کاش،
کاش یبار دیگه میدیدمش
کاش یبار دیگه بغلش میکردم
کاش یبار دیگه میتونستم بهش بگم چقدر دوسش دارم
کاش اون نمایش لعنتی رو اجرا نمیکردممممم ( عربدهههه)
جیمین از کوره در رفت
به دوار بیمارستان مشت میزد و اشک هاش سرازیر بود
خون از دیوارا میریخت، همه داشتن آرومش میکردن
یکی از پرستار نا امید اومد رو به خانواده ات کرد و گفت:
خخماارییییییی😃😃
اگر یه چسهه یه چسهههه حمایت بشه یه عالمه براتون پارت میزارم
این چن وقتی که نبودم هم اصلا حالم خوب ب نبود فاز خودکشی اینا اینا بودم
البته الانم هستم خیلی حالم بده ولی گفتم نباید شماهارو تنها بزارم
میدونم هیچ کی به من اهمیت نمیداد ولی خب گفتم*
۱.۸k
۲۰ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.