🌿sᴄᴇɴᴀʀɪᴏ☘︎
سناریو (درخواستی) =وقتی خواستید بخوابید اولین شب عروسی بود ات لباس خواب باز میپوشه
🐨:با تعجب بهت زل میزنه و اروم میاد سمتت
🐹:داشت دنبالت میگشت که یهو دید با اون لباس روی تخت خوابت برده اومد پیشت کنار تخت نشست و پیشونیت رو بوسید
🐱:یهو به سمتت حجوم اورد و ل. ب. ا. ت و ..... (بقیش با ذهن کثیف خودتون😂)
🐿:بغلت میکنه و بهت میگه دوست دارم
🐥:میکشتت سمت خودش و شروع میکنه به ک. ب. و. د. کردن ترقوه هات
🦁:با صدای بم تو گوشت زمزمه میکنه: مطمعن باش از این کارت پشیمون میشی چون اولین بارته نمیخواستم بهت سخت بگیرم ولی... kiss و...
🐰:از بالا تا پایینتو برانداز میکنه، خیلی آروم بهت نزدیک میشه و تو یه ثانیه ل. ب. ا. ت. و. به دندون میگیره
★~(◠ω◕✿)
🐨:با تعجب بهت زل میزنه و اروم میاد سمتت
🐹:داشت دنبالت میگشت که یهو دید با اون لباس روی تخت خوابت برده اومد پیشت کنار تخت نشست و پیشونیت رو بوسید
🐱:یهو به سمتت حجوم اورد و ل. ب. ا. ت و ..... (بقیش با ذهن کثیف خودتون😂)
🐿:بغلت میکنه و بهت میگه دوست دارم
🐥:میکشتت سمت خودش و شروع میکنه به ک. ب. و. د. کردن ترقوه هات
🦁:با صدای بم تو گوشت زمزمه میکنه: مطمعن باش از این کارت پشیمون میشی چون اولین بارته نمیخواستم بهت سخت بگیرم ولی... kiss و...
🐰:از بالا تا پایینتو برانداز میکنه، خیلی آروم بهت نزدیک میشه و تو یه ثانیه ل. ب. ا. ت. و. به دندون میگیره
★~(◠ω◕✿)
۸.۴k
۲۰ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.