خط موازی پارت ۱
پارت ۱
یورا ویو:
مث همیشه صب از خواب بیدار شدم اما امروز با یه انرژی خاصی امروز قرار بود توی یه کمپانی اودیشن بدم بعد از اینکه صبونمو خوردم پاشدم و لباسامو پوشیدم و رفتم بالاخره بعد از تقریبا یک ساعت به کمپانی رسیدم اینمو از توی کیفم در اوردم و یه نگاه به خودم کردم لباسام مرتب بود بعد از چندساعت اودیشن دادم و قبول شدم یه فرمم پر کردم بعدش زنگ زدم به دوستم
+الو دان بی
_بله سلامت کجا رفته
+اوففف تو هم سلام بگو چی شده
_چی شده
+اودیشن دادم و توی کمپانی قبول شدم
_واقعا (متعجب)
+اره ولی به تو هم نیاز داریم تا گروه کامل شه
_اوکی حالا ادرس کجاست
+بیا به ادرس......
_باشه اومدم منتظر بمونیااا
+اوکی
+بای
_بای
پایان یورا ویو:
یویی ویو:
از خواب بلند شدم کارامو کردم و صبحونمو خوردم و به سمت کمپانی حرکت کردم
تازه که اومدم کمپانی گفتن قراره بریم مسافرت ژاپن خب اونجا زادگاه منه و خیلی اتفاقا برای من اونجا افتاده برای همین دلم نمیخواست برم اما خب کاریش نمیشه کرد منم گفتم که اوکی
رفتم خونه چمدونمو بستم اما خب به پرواز نرسیدم برای همین برای فرداش بلیط به سمت ژاپن گرفتم.
پایان یویی ویو.
یورا ویو:
مث همیشه صب از خواب بیدار شدم اما امروز با یه انرژی خاصی امروز قرار بود توی یه کمپانی اودیشن بدم بعد از اینکه صبونمو خوردم پاشدم و لباسامو پوشیدم و رفتم بالاخره بعد از تقریبا یک ساعت به کمپانی رسیدم اینمو از توی کیفم در اوردم و یه نگاه به خودم کردم لباسام مرتب بود بعد از چندساعت اودیشن دادم و قبول شدم یه فرمم پر کردم بعدش زنگ زدم به دوستم
+الو دان بی
_بله سلامت کجا رفته
+اوففف تو هم سلام بگو چی شده
_چی شده
+اودیشن دادم و توی کمپانی قبول شدم
_واقعا (متعجب)
+اره ولی به تو هم نیاز داریم تا گروه کامل شه
_اوکی حالا ادرس کجاست
+بیا به ادرس......
_باشه اومدم منتظر بمونیااا
+اوکی
+بای
_بای
پایان یورا ویو:
یویی ویو:
از خواب بلند شدم کارامو کردم و صبحونمو خوردم و به سمت کمپانی حرکت کردم
تازه که اومدم کمپانی گفتن قراره بریم مسافرت ژاپن خب اونجا زادگاه منه و خیلی اتفاقا برای من اونجا افتاده برای همین دلم نمیخواست برم اما خب کاریش نمیشه کرد منم گفتم که اوکی
رفتم خونه چمدونمو بستم اما خب به پرواز نرسیدم برای همین برای فرداش بلیط به سمت ژاپن گرفتم.
پایان یویی ویو.
۳.۲k
۲۰ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.