نفرین شده
پارت ۱۰
* یک ساعت بعد*
کوک: ا/ت بیدارشو..رسیدیم
ا/ت: رسیدیم؟..( کش و قوس دادن)
کوک: دستاشو گرفتم* و بردنش کنار آب..( از کمرش گرفتم و سرمو نزدیکش کردم)
ا/ت: (پاهامو دور کمرش حلقه کردم و دستامو دور گردنش حلقه کردم و طولانی مدت بوسیدمش)....
کوک:( گذاشتمش پایین و چشماشو گرفتم) بیا بریم یجایی*
ا/ت: (دستاشو باز کردم دیدم کنار ساحل یه چادر با ریسه تزئین شده و جلوش یه میز با دوتا صندلیه و یکم اون ورتر میز یه صندلی راحتی بزرگ برای دونفره که پتو بزرگ هم داشت) وایییی اینجا چقد خوبه( ذوق)
کوک: خوشت اومد؟ ( ذوق)
ا/ت:خیلی.. ( لپشو بوس کردم)
کوک: خنده خرگوشی*
* یک ساعت بعد*
کوک: ا/ت بیدارشو..رسیدیم
ا/ت: رسیدیم؟..( کش و قوس دادن)
کوک: دستاشو گرفتم* و بردنش کنار آب..( از کمرش گرفتم و سرمو نزدیکش کردم)
ا/ت: (پاهامو دور کمرش حلقه کردم و دستامو دور گردنش حلقه کردم و طولانی مدت بوسیدمش)....
کوک:( گذاشتمش پایین و چشماشو گرفتم) بیا بریم یجایی*
ا/ت: (دستاشو باز کردم دیدم کنار ساحل یه چادر با ریسه تزئین شده و جلوش یه میز با دوتا صندلیه و یکم اون ورتر میز یه صندلی راحتی بزرگ برای دونفره که پتو بزرگ هم داشت) وایییی اینجا چقد خوبه( ذوق)
کوک: خوشت اومد؟ ( ذوق)
ا/ت:خیلی.. ( لپشو بوس کردم)
کوک: خنده خرگوشی*
۱۱.۲k
۲۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.