تک پارتی (وقتی مافیاست و......)
(گزارش شده بود....واسه همین دوباره گذاشتم )
(وقتی بزرگترین مافیا هست و تو اذیتش میکنی و اون عصیانی میشه)
فلیکس دوست پسر مافیایی تو بود....
سرش توی برگه ها و پرونده های قتل آدم هایی که براش کار میکردن بود و در کل خیلی سرش شلوغ بود.
از اینکه بهت توجهی نمیکردم ناراحت شده بودی و تصمیم گرفتی یکم اذیتش کنی تا بلکه بهت توجهش رو بده.
+ لیکسی؟
جوابی نداد
+ فلیکسی
بازم سکوت
+ عزیزم
+ دارلینگ
+ عشقم
میخواستی کلمه ای دیگه رو به زبون بیاری که فلیکس با نگاه خشمگینش بهت خیره شد
_ میشه بس کنی؟
اخم کردی و به سمتش رفتی و روی میز کارش نشستی
+ عزیزم.....نیازی نیست اینقدر کار کنی
+ چطوره بجاش برای من وقت بزاری هومم؟
فلیکس با خشم نگاهت میکرد
_ الان نه
و بعد دوباره نگاهش و به برگه های روی میز داد که هوفی کشیدی و برگه هارو از زیر دستش به سمت خودت کشیدی و برشون داشتی
_ هیییی....عصبیم نکن ا.ت
سرت رو به سمت صورتش بردی و با پوزخند به صورتش خیره شدی .
آروم دستت رو روی شونش کشیدی
+ و اگر کنم ؟
فلیکس پوزخندی زد و از روی صندلی بلند شد و الان کاملآ روبه روت قرار داشت
_ واقعاً میخوای بدونی بیبی؟
با پوزخند سرت رو تکون دادی که گردنت رو گرفت و وحشیانه لباش و روی لبات کبوند ..........
(وقتی بزرگترین مافیا هست و تو اذیتش میکنی و اون عصیانی میشه)
فلیکس دوست پسر مافیایی تو بود....
سرش توی برگه ها و پرونده های قتل آدم هایی که براش کار میکردن بود و در کل خیلی سرش شلوغ بود.
از اینکه بهت توجهی نمیکردم ناراحت شده بودی و تصمیم گرفتی یکم اذیتش کنی تا بلکه بهت توجهش رو بده.
+ لیکسی؟
جوابی نداد
+ فلیکسی
بازم سکوت
+ عزیزم
+ دارلینگ
+ عشقم
میخواستی کلمه ای دیگه رو به زبون بیاری که فلیکس با نگاه خشمگینش بهت خیره شد
_ میشه بس کنی؟
اخم کردی و به سمتش رفتی و روی میز کارش نشستی
+ عزیزم.....نیازی نیست اینقدر کار کنی
+ چطوره بجاش برای من وقت بزاری هومم؟
فلیکس با خشم نگاهت میکرد
_ الان نه
و بعد دوباره نگاهش و به برگه های روی میز داد که هوفی کشیدی و برگه هارو از زیر دستش به سمت خودت کشیدی و برشون داشتی
_ هیییی....عصبیم نکن ا.ت
سرت رو به سمت صورتش بردی و با پوزخند به صورتش خیره شدی .
آروم دستت رو روی شونش کشیدی
+ و اگر کنم ؟
فلیکس پوزخندی زد و از روی صندلی بلند شد و الان کاملآ روبه روت قرار داشت
_ واقعاً میخوای بدونی بیبی؟
با پوزخند سرت رو تکون دادی که گردنت رو گرفت و وحشیانه لباش و روی لبات کبوند ..........
۲۰.۵k
۲۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.