ااام میخام ماجرای گربه مو بهتون بگم 👇
از پشت حیاط مدرسه گربه رو پیدا کردم بعد یکی از کلاس های هفتم دید و گفتم میرم ب مدیر میگم من گفتم جرعت داری برو بگو کاراتو بگم حالا خلاصه اون گورشو گم کرد و رفتم بعد من گربه و گذاشتم تو کتم بردم تو اتاق استراحت گذاشتمش تو کمدم تا زنگ آخر بشه خلاصه مدیر هیچی نفهمید بعد زنگ آخر یعد ساعت تقریبا 2،2بود زنگمون خورد گربه رو برداشتم بردم دامپزشکی... اینا بعد بوردمش خونه ... الانم با خودم زندگی میکنه خلاصه از تنهایی در اومدم
ولی نمیدونم اسمشو چی بزارم شما نظر بدید 😕
ولی نمیدونم اسمشو چی بزارم شما نظر بدید 😕
۴.۳k
۲۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.