پارت پنجم
پارت پنجم
عشق بی پایان
مرد به سمت نیکی رفت و مشت زد
ولی نیکی جاخالی و داد و با پای یه لگد محکم به مرد زد مرد هیکلی برگشت و یک مشت به نیکی زد و نیکی بلند شد و این دعوا همینطور ادامه داشت نیکی و مرد خیلی کتک خوردن و نیکی تونست مرده رو انقد بزنه که دیگه حال بلند شدن نداشت
_دیگه نبینم نزدیک عشقم بشی فهمیدی؟ (با داد و بیداد)
&آره آره
ا.ت گریه میکرد و سعی میکرد نیکی رو از مرد جدا کنه نیکی وقتی اون حال ا.ت رو دید سریع اونو به سمت ماشین برد و ا.ت همونجور گریه می کرد
_عشقم بسه گریه نکن
+نگاه کن با صورتت چیکار کردی! حالا منو انداخت میزاشتی بره
_هرکی بهت دست بزنه دستشو میشکونم خودتم خوب میدونی
(خونه)
+برو تو اتاق لباس هاتم عوض کن تا بیام پانسمان کنم برات
_اوکی
ا.ت با جعبه اومد و همونجاپیرهنش رو در آورد و با نیم تنه جلوی نیکی بود نیکی سعی کرد اروم باشه و تحریک نشه
+درد داره؟
_نه عشقم نداره
_آخ الکل میسوزونه
+ششش قربونت برم یکم تحمل کن
(بعد از پانسمان)
+میرم بزارمشون تو آشپزخونه
_نه من دیگه تحمل ندارم
نیکی دست ا.ت رو کشید اونو رو تخت هل داد بعد خودش روی تخت خیمه زدو.......
حمایت,✨
سلام بچه ها من نويسنده این فیک هستم و میخواستم بهتون بگم این فیک کلا 6پارت داره و پارت بعد رو که باید بنویسم پارت آخر میشه خواستم بگم که پارت بعد اسمات باشه یا نه و اینم بگم که اگه درخواستی داشتین پی وی من میتونین بهم بگین هرچقدرم باشه براتون مینویسم
سناریو، تکپارتی، چند پارتی و فیک های طولانی هم مینویسم بیاین پی وی
@hyunsoo
عشق بی پایان
مرد به سمت نیکی رفت و مشت زد
ولی نیکی جاخالی و داد و با پای یه لگد محکم به مرد زد مرد هیکلی برگشت و یک مشت به نیکی زد و نیکی بلند شد و این دعوا همینطور ادامه داشت نیکی و مرد خیلی کتک خوردن و نیکی تونست مرده رو انقد بزنه که دیگه حال بلند شدن نداشت
_دیگه نبینم نزدیک عشقم بشی فهمیدی؟ (با داد و بیداد)
&آره آره
ا.ت گریه میکرد و سعی میکرد نیکی رو از مرد جدا کنه نیکی وقتی اون حال ا.ت رو دید سریع اونو به سمت ماشین برد و ا.ت همونجور گریه می کرد
_عشقم بسه گریه نکن
+نگاه کن با صورتت چیکار کردی! حالا منو انداخت میزاشتی بره
_هرکی بهت دست بزنه دستشو میشکونم خودتم خوب میدونی
(خونه)
+برو تو اتاق لباس هاتم عوض کن تا بیام پانسمان کنم برات
_اوکی
ا.ت با جعبه اومد و همونجاپیرهنش رو در آورد و با نیم تنه جلوی نیکی بود نیکی سعی کرد اروم باشه و تحریک نشه
+درد داره؟
_نه عشقم نداره
_آخ الکل میسوزونه
+ششش قربونت برم یکم تحمل کن
(بعد از پانسمان)
+میرم بزارمشون تو آشپزخونه
_نه من دیگه تحمل ندارم
نیکی دست ا.ت رو کشید اونو رو تخت هل داد بعد خودش روی تخت خیمه زدو.......
حمایت,✨
سلام بچه ها من نويسنده این فیک هستم و میخواستم بهتون بگم این فیک کلا 6پارت داره و پارت بعد رو که باید بنویسم پارت آخر میشه خواستم بگم که پارت بعد اسمات باشه یا نه و اینم بگم که اگه درخواستی داشتین پی وی من میتونین بهم بگین هرچقدرم باشه براتون مینویسم
سناریو، تکپارتی، چند پارتی و فیک های طولانی هم مینویسم بیاین پی وی
@hyunsoo
۶.۶k
۲۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.