بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَكَانَ آيَةٍ ۙ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مُفْتَرٍ ۚ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ- و چون آیه ای را به آیه ای دیگر بَدَل کنیم، و خداست که به آنچه فرو فرستد داناتر است!، گویند: تو این نکته را از خود می سازی. نه! آنها اکثرشان نمی دانند!( سوره نحل آیه 101)
بارها گفتیم که آیات خدا واژه بر روی کاغذ نیستند و خدا نوشته کاغذی نازل نکرده است. آیات خدا، اشاره به وجودی زنده است. این آیات از جنس وجودند و بالاترین تجلّی آن انسان های کاملند که رهنمایان اند. از این منظر معنا این است؛ اگر انسان راهنمایی را در پی انسان راهنمای پیشین فرستادیم و آن را به دیگری بَدَل کردیم، این نکته به خداوند مربوط است زیرا این اوست که به احوال هر دوره آگاه است و اشراف کامل دارد. در دوره امامان (ع) هر یک در زمان خودشان مسئولیت خاص خودشان را داشتند که متناسب با زمانشان و متمایز از دیگری بود. این یعنی هر دوره، زبان خودش را دارد که متناسب با شعور جمعی همان دوره است. اصل هدایت یکی است اما مصادیق و تجلیات آن گوناگون است. اصل هدایت یکی است اما راه های آن به عدد نفوس خلایق است. آنها که این نکته را درک نمی کنند می گویند؛ أَنْتَ مُفْتَرٍ- تو افترا می بندی!
و اینان کافران نیستند بلکه متعصبانی اند که درکی از پویایی ندارند. اینان فکر می کنند که هر نگاه زنده و پویایی خطاست. ای دوست، هر دوره زبان خود و مقتضیات خود را دارد. با مردم هر دوره باید به قدر دریافت و شعورشان سخن گفت و راه بُرد. همچنانکه پیامبر (ص) فرمودند؛ نُـكَلِّمَ النّاسَ عَلى قَدْرِ عُقولِهِمْ -ما پيامبران مأموريم كه با مردم به اندازه عقل و فهمشان سخن بگوييم (كافى، ج 1 ، ص 23 ) در دوره ای که شعور جمعی ارتقاء یافته است نمی توان با زبان اعراب بدوی با آنها سخن گفت و رفتار نمود. چنین کاری دقیقاً ضد تبلیغ و ضد دین است.
راهنمایان هر دوره هماهنگ با همان دوره اند. جز این نمی تواند باشد. زیرا نیک می دانند که ناهماهنگی باعث نجات و رستگاری نمی شود بلکه موجب تخریب است. و خداوند خود به این نکته از همه داناتر است و این بَدَل کردن ها کار خود اوست. ای دوست، بدان که هدایت با میزان شعور هر دوره رابطه ای مستقیم و تنگاتنگ دارد.
وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَكَانَ آيَةٍ ۙ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مُفْتَرٍ ۚ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ- و چون آیه ای را به آیه ای دیگر بَدَل کنیم، و خداست که به آنچه فرو فرستد داناتر است!، گویند: تو این نکته را از خود می سازی. نه! آنها اکثرشان نمی دانند!( سوره نحل آیه 101)
بارها گفتیم که آیات خدا واژه بر روی کاغذ نیستند و خدا نوشته کاغذی نازل نکرده است. آیات خدا، اشاره به وجودی زنده است. این آیات از جنس وجودند و بالاترین تجلّی آن انسان های کاملند که رهنمایان اند. از این منظر معنا این است؛ اگر انسان راهنمایی را در پی انسان راهنمای پیشین فرستادیم و آن را به دیگری بَدَل کردیم، این نکته به خداوند مربوط است زیرا این اوست که به احوال هر دوره آگاه است و اشراف کامل دارد. در دوره امامان (ع) هر یک در زمان خودشان مسئولیت خاص خودشان را داشتند که متناسب با زمانشان و متمایز از دیگری بود. این یعنی هر دوره، زبان خودش را دارد که متناسب با شعور جمعی همان دوره است. اصل هدایت یکی است اما مصادیق و تجلیات آن گوناگون است. اصل هدایت یکی است اما راه های آن به عدد نفوس خلایق است. آنها که این نکته را درک نمی کنند می گویند؛ أَنْتَ مُفْتَرٍ- تو افترا می بندی!
و اینان کافران نیستند بلکه متعصبانی اند که درکی از پویایی ندارند. اینان فکر می کنند که هر نگاه زنده و پویایی خطاست. ای دوست، هر دوره زبان خود و مقتضیات خود را دارد. با مردم هر دوره باید به قدر دریافت و شعورشان سخن گفت و راه بُرد. همچنانکه پیامبر (ص) فرمودند؛ نُـكَلِّمَ النّاسَ عَلى قَدْرِ عُقولِهِمْ -ما پيامبران مأموريم كه با مردم به اندازه عقل و فهمشان سخن بگوييم (كافى، ج 1 ، ص 23 ) در دوره ای که شعور جمعی ارتقاء یافته است نمی توان با زبان اعراب بدوی با آنها سخن گفت و رفتار نمود. چنین کاری دقیقاً ضد تبلیغ و ضد دین است.
راهنمایان هر دوره هماهنگ با همان دوره اند. جز این نمی تواند باشد. زیرا نیک می دانند که ناهماهنگی باعث نجات و رستگاری نمی شود بلکه موجب تخریب است. و خداوند خود به این نکته از همه داناتر است و این بَدَل کردن ها کار خود اوست. ای دوست، بدان که هدایت با میزان شعور هر دوره رابطه ای مستقیم و تنگاتنگ دارد.
۱.۳k
۲۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.