... مازوخیسم من ...
پارت: 17
#تهیونگ
× یعنی میگی لیان اونو از کشور خارج کرده تا لوش نده؟.
کلافه لب زدم:
_جونگکوک خودمم نمیدونم بزار به پای شعر گفتنم.
× معلومه که داری شعر میگی آخه اون ممکنه دست خط و مهر هزاران هزار نفر رو تقلید کرده باشه و هیچ کس اونو از کشور خارج نکرده که لیان بخواد اولیش باشه.
_چطور مطمئنین که از کشور خارج شده؟.
× وقتی نه اسمی ازش هست نه هیچی
معلومه که از کشور فرار کرده آحه اسمش تو هیچ لیست پروار نبود.
_اسمش چیه؟.
× پارک جونگ هو
_خونه ای چیزی ازش نیست که پیدا کنینش؟!.
× پاک داری شعر میگی ، کل زندگیشو تو کره فروخته و هیچ اثری ازش نیست این خیلی واضحه که از کشور رفته ما حتی این موضوع رو با پلیس درجریان گذاشتیم و قرار شد هرکدوممون چیزی رو متوجه شدیم به هم اطلاع بدیم.
واقعا کار جونگکوک حرف نداشت آخه این همه موفقیت تو 13 ساعت؟
زمانی که من داشتم اونجا با اون دوتا سرو کله میزدم...چطور آخه؟
تلاش جونگکوگ واقعا ستودنیه
× الو؟ باز رفتی تو سناریو؟.
_جونگ کوگ باید چیزیو بهت بگم.
× خودم متوجه شدم اتفاقی افتاده از کلافه گیت مشخص بود ولی صبر کردم خودت بگی.
تمام اتفاقاتی که بین منو و لیان و چونشو افتاد رو بهش گفتم
انقدر شکه شده بود که زبونش بند اومده بود
و توان اینو نداشت که حرف بزنه
بنده خدا حق هم داشت چون اصلا صبر نکردم یه سری اتفاقاتو حضم کنه و مادام بهش میگفتم
_الو جونگ کوک؟ زنده ای؟!
من الان قطع میکنم هر وقت حضم کردی باهام تماس بگیر فعلا.
#ادمین_شارلوت
#تهیونگ
× یعنی میگی لیان اونو از کشور خارج کرده تا لوش نده؟.
کلافه لب زدم:
_جونگکوک خودمم نمیدونم بزار به پای شعر گفتنم.
× معلومه که داری شعر میگی آخه اون ممکنه دست خط و مهر هزاران هزار نفر رو تقلید کرده باشه و هیچ کس اونو از کشور خارج نکرده که لیان بخواد اولیش باشه.
_چطور مطمئنین که از کشور خارج شده؟.
× وقتی نه اسمی ازش هست نه هیچی
معلومه که از کشور فرار کرده آحه اسمش تو هیچ لیست پروار نبود.
_اسمش چیه؟.
× پارک جونگ هو
_خونه ای چیزی ازش نیست که پیدا کنینش؟!.
× پاک داری شعر میگی ، کل زندگیشو تو کره فروخته و هیچ اثری ازش نیست این خیلی واضحه که از کشور رفته ما حتی این موضوع رو با پلیس درجریان گذاشتیم و قرار شد هرکدوممون چیزی رو متوجه شدیم به هم اطلاع بدیم.
واقعا کار جونگکوک حرف نداشت آخه این همه موفقیت تو 13 ساعت؟
زمانی که من داشتم اونجا با اون دوتا سرو کله میزدم...چطور آخه؟
تلاش جونگکوگ واقعا ستودنیه
× الو؟ باز رفتی تو سناریو؟.
_جونگ کوگ باید چیزیو بهت بگم.
× خودم متوجه شدم اتفاقی افتاده از کلافه گیت مشخص بود ولی صبر کردم خودت بگی.
تمام اتفاقاتی که بین منو و لیان و چونشو افتاد رو بهش گفتم
انقدر شکه شده بود که زبونش بند اومده بود
و توان اینو نداشت که حرف بزنه
بنده خدا حق هم داشت چون اصلا صبر نکردم یه سری اتفاقاتو حضم کنه و مادام بهش میگفتم
_الو جونگ کوک؟ زنده ای؟!
من الان قطع میکنم هر وقت حضم کردی باهام تماس بگیر فعلا.
#ادمین_شارلوت
۳.۸k
۲۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.