سناریو درخاستی
#سناریو_درخاستی
وقتی که عضو هشتمی و برای کنسرتشون یه لباس باز می پوشی
نامجون:(میاد تو گوشت میگه) همین الان برو و لباست رو عوض کن(هاتتت)
ا/ت: چرا اونوقت(کرم ریزی کردن)
نامجون: اگه می خوای اتفاق بدی نیوفته برو لباست رو عوض کن
ا/ت:(الفرار)
جین: چرا داری ورلد واید هندسامتو اذیت می کنییی؟
ا/ت: چرا؟ مگه چیکار کردم؟
جین: لباســــت
ا/ت: قشنگه که....
جین: عـــه قشنگه؟
ا/ت:(قورت دادن صدادار آب دهنش از ترس) باشه الان می رم عوض میکنم....(و الفرار)
شوگا: ا/ت تازه لباس باز هیچ اصلا لباس نمی پوشیدی برای کنسرت
ا/ت: عه شوگا این چه حرفیـــه...
شوگا:خب برو لباستو عوض کن منم اذیت نکن باش(مستر شوگا حالت پیشی گرفته است)؟
ا/ت: واییییی باشه پیشی الان میرم(خر شده)
جیهوپ: عزیزم... لباست..... خیلی باز نیست؟(تعجب کرده)
ا/ت: نه اتفاقا خیلیم خوشگله
جیهوپ: خوب باشه(ناراحت)
ا/ت:(وقتی که فهمید جیهوپ ناراحته رفت و لباسش رو عوض کرد) این خوبه؟
جیهوپ: واییی این خیلییییی خوشگله(ذوق)
ا/ت:(خنده)
جیمین : .....(ا.ت رو نگا میکنه)
ا.ت : چته امادهای بریم کنسرت
جیمین : .... چی .. اها اره .. وایسا بینم میخوای اینطوری بیای
ا.ت : اره مگه چشه (ادمین: خودتو نزن به اون راه)
جیمین : خودت میدونی که اگه اینجوری بیای چه بلایی سرت میاد
ا.ت: باشه اصن گ*وه خوردم
تهیونگ : این لباس خیلی قشنگه ولی یه دقیقه دیگه پاره میشه و کنسرت بی کنسرت .دیگه خودت میدونی ×_×
جونگ کوک:(می یاد تو گوشت میگه) می دونی که خیلی غیرتیم دوس ندارم این بدن خوشگل که متعلق به منه دیده بشه(اشاره به لباس)
ا/ت:(متوجه حرف جونگ کوک شد) خوب بذار همین کنسرتو بگذرونم با این لباس
جونگ کوک: عهه باش بذار بگذره پس اگه اینجوریه پس امشبو باید با من بگذرونی اوکی بیب؟(very very hot)
ا/ت: نه؟(خنده از سر بدبختی)
جونگ کوک: ارههه(و اون شب شب دعا خواندن این دو معشوقه بود)
بد شد؟
وقتی که عضو هشتمی و برای کنسرتشون یه لباس باز می پوشی
نامجون:(میاد تو گوشت میگه) همین الان برو و لباست رو عوض کن(هاتتت)
ا/ت: چرا اونوقت(کرم ریزی کردن)
نامجون: اگه می خوای اتفاق بدی نیوفته برو لباست رو عوض کن
ا/ت:(الفرار)
جین: چرا داری ورلد واید هندسامتو اذیت می کنییی؟
ا/ت: چرا؟ مگه چیکار کردم؟
جین: لباســــت
ا/ت: قشنگه که....
جین: عـــه قشنگه؟
ا/ت:(قورت دادن صدادار آب دهنش از ترس) باشه الان می رم عوض میکنم....(و الفرار)
شوگا: ا/ت تازه لباس باز هیچ اصلا لباس نمی پوشیدی برای کنسرت
ا/ت: عه شوگا این چه حرفیـــه...
شوگا:خب برو لباستو عوض کن منم اذیت نکن باش(مستر شوگا حالت پیشی گرفته است)؟
ا/ت: واییییی باشه پیشی الان میرم(خر شده)
جیهوپ: عزیزم... لباست..... خیلی باز نیست؟(تعجب کرده)
ا/ت: نه اتفاقا خیلیم خوشگله
جیهوپ: خوب باشه(ناراحت)
ا/ت:(وقتی که فهمید جیهوپ ناراحته رفت و لباسش رو عوض کرد) این خوبه؟
جیهوپ: واییی این خیلییییی خوشگله(ذوق)
ا/ت:(خنده)
جیمین : .....(ا.ت رو نگا میکنه)
ا.ت : چته امادهای بریم کنسرت
جیمین : .... چی .. اها اره .. وایسا بینم میخوای اینطوری بیای
ا.ت : اره مگه چشه (ادمین: خودتو نزن به اون راه)
جیمین : خودت میدونی که اگه اینجوری بیای چه بلایی سرت میاد
ا.ت: باشه اصن گ*وه خوردم
تهیونگ : این لباس خیلی قشنگه ولی یه دقیقه دیگه پاره میشه و کنسرت بی کنسرت .دیگه خودت میدونی ×_×
جونگ کوک:(می یاد تو گوشت میگه) می دونی که خیلی غیرتیم دوس ندارم این بدن خوشگل که متعلق به منه دیده بشه(اشاره به لباس)
ا/ت:(متوجه حرف جونگ کوک شد) خوب بذار همین کنسرتو بگذرونم با این لباس
جونگ کوک: عهه باش بذار بگذره پس اگه اینجوریه پس امشبو باید با من بگذرونی اوکی بیب؟(very very hot)
ا/ت: نه؟(خنده از سر بدبختی)
جونگ کوک: ارههه(و اون شب شب دعا خواندن این دو معشوقه بود)
بد شد؟
۱۶.۰k
۲۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.