فیک طراح جئون🖇part60

طراح جئون🖇 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🖤#part60
🖤
🖤
🖤
هلو هامو خوردم و کرفتیم خوابیدیم
صب ساعت ۲
ههمون از خواب بلند شدیم و رفتیم که یه جیی بخوریم بعدشم کوک و ته رفتن کمپانی و دوباره فقط من و سوآ
سوآ:دقت وردی وقتی منو تو تنهاییم هر دفه یه جی میشه
+بله متاسفانه
سوآ داشت آب میخورد که یه رفع لیوان آب از دستش افتاد و شکست و خودشم پیخ شزمین شد
+واییی چی شد سوآ خدبی
&اره یه لحضه سرم گیج رفت
+بلند شو بریم بیمازسان بدو
سوآ اومد بلند شکه که دوباره سرش گیجورفت و خورد به کابینخ و بی هوشی
بردمش زود بیمارستان خیلی نکرانش بودم اخه یه دفه چی شد[چقدر خانواده قشی ای هستن😂]سوآربه هوش اومد
سوآ:من کجام
+تو توی بیمازستانی..اخه چی شد یه دفه چت شد
&والا خودمم نمیدونم یه دفه جی شد
دکتر :به به سلام خانم ا/ت
سوآ:میشناسیش
+متایفانه زیاد اینجا میام😂
دکتردتبریک میگم سوآ خانم شما باردارید!!
&واقعا میگیییییییی!!!!!
دکتر:بله واقعا...من تنهاتون میزارم
&هوراااااااااااااا من دارم مامان میشممممم هورااااااا
+منم دارم خالهههه میشهم هورااااا😂
&چطور به ته بگم بنظرت؟؟
رفتیم خونه رو تزعین کردیم و یه جعبه هم درس کردیم که توش یه بیبی چک و جوراب بچه و کلی لوازم بچه بود که به ته نشون بدیم
ته و کوو اومدن
تهداینجا چه خبره چرا اینشکلیه خونه
&یه سوپرایز دارم برا ته
@واقعاااا چییه
&بیا و دره لین جعبه رو باز کن خودت مفهمی...درش رو باز ورد و چشاش شد چهار تا
@واقعاااا!دروغ نگووووو!! یعنی منننن
بابا شدممممممممممممممممممممم
&بلهه
#هورااااااااااااا
_منم عمو شدممم
_هورالللللااااااا
😂😂😂😂