پارت 3
پارت 3
کوک:رسیدیم
احساس خوبی نداشتم خونش بیرون از شهر بود و یه عمارت بزرگ بود
کوک:چی شده چرا پیاده نمیشی؟
ته:ها نه هیچی الان پیاده میشم
عمارت بزرگ بود و حس خوبی بهم نمیداد ولی وقتی وارد عمارت شدم با دیدن پیانو از خود بی خود شدم
ته:بلدی بزنی؟
کوک:اگه بلد نبودم الان تو این خونه نبود
ته:میای باهم بزنیم؟
کوک:حتما
(ویو کوک)
کنار جلوی پیانو نشتمو شروع کردیم به نواختن حالا که تو خونهی خودم بود میتونستم نقشه ام رو عملی کنم فقط باید اعتمادش رو جلب کنم
(پرش زمانی به ساعت هشت شب)
کل روز رو باهم وقت گذرونده بودیم یکمم ودکا خوردیم ولی خیلی زود مست شد
ته:هی جونگ کوکی میشه یه چیزی بگم؟
تعجب کردم فکر کرده بودم خوابیده
کوک:اره بگو
ته:خیلی دوست دارم
نقشه ام عملی شده بود حالا میتونستم خیلی راحت به شرکت باباش نفوذ کنم
کوک:منم خیلی دوست دارم...
______________________________________________________
امیدوارم دوست داشته باشین💐✨
راستی اگه درخواستی دارید بیاین دایرکت بهم بگین تا براتون بنویسم💖✨
شرط پارت بعد:لایک:5 کامنت:10
کوک:رسیدیم
احساس خوبی نداشتم خونش بیرون از شهر بود و یه عمارت بزرگ بود
کوک:چی شده چرا پیاده نمیشی؟
ته:ها نه هیچی الان پیاده میشم
عمارت بزرگ بود و حس خوبی بهم نمیداد ولی وقتی وارد عمارت شدم با دیدن پیانو از خود بی خود شدم
ته:بلدی بزنی؟
کوک:اگه بلد نبودم الان تو این خونه نبود
ته:میای باهم بزنیم؟
کوک:حتما
(ویو کوک)
کنار جلوی پیانو نشتمو شروع کردیم به نواختن حالا که تو خونهی خودم بود میتونستم نقشه ام رو عملی کنم فقط باید اعتمادش رو جلب کنم
(پرش زمانی به ساعت هشت شب)
کل روز رو باهم وقت گذرونده بودیم یکمم ودکا خوردیم ولی خیلی زود مست شد
ته:هی جونگ کوکی میشه یه چیزی بگم؟
تعجب کردم فکر کرده بودم خوابیده
کوک:اره بگو
ته:خیلی دوست دارم
نقشه ام عملی شده بود حالا میتونستم خیلی راحت به شرکت باباش نفوذ کنم
کوک:منم خیلی دوست دارم...
______________________________________________________
امیدوارم دوست داشته باشین💐✨
راستی اگه درخواستی دارید بیاین دایرکت بهم بگین تا براتون بنویسم💖✨
شرط پارت بعد:لایک:5 کامنت:10
۳.۲k
۰۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.