کابوس هر شب پارت ۲۷
ساعت 8شب بود از خواب بلند شدم دوباره کابوس دیده بودم رفتم دستشویی و تصمیم گرفتم برم پیش پدربزرگم لباس پوشیدم و رفتم بیمارستان وقتی رسیدم دیدم پدربزرگم خوابه پس مزاحمش نشدم گزاشتم بخوابه
(َچند روز بعد)
پسرا تازه موزیک ویدیو شون رو منتشر کرده بودن و حسابی سرشون شلوغ بود نارا هم سعی میکرد پسرا وقت بیشتری برای استراحت داشته باشن
ببخشید کم بود وسط مهمونی براتون گذاشتم 💞
(َچند روز بعد)
پسرا تازه موزیک ویدیو شون رو منتشر کرده بودن و حسابی سرشون شلوغ بود نارا هم سعی میکرد پسرا وقت بیشتری برای استراحت داشته باشن
ببخشید کم بود وسط مهمونی براتون گذاشتم 💞
۱.۱k
۰۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.