رز سیاه ۶
بچه ها جدی پشمامم اینو خدایی دو ماهع نزاشتممم
اون مین سان بودد مین سان دستیار خیانت کارم بود که بعد یه مدت ناگهانی غیبش زد فک کنم فهمیده بود که میدونم داره بهم خیانت میکنه
بیخیالش شدم پس اعضا فهمیده بودن من مافیام شایدم هنوز نه؟بیخیال اه میرم بخوابم
رفتم دراز کشیدم رو تخت.......
_فردا صبح_
با صدای داد و بیداد بیدار شدم اههه چه مرگشونه
ا.ت. چتونههه
جیمین.بیدار شدی
ا.ت. نه من خوابم عادت دارم تو خواب راه برم مگه ابن سرو صدا میزاره آدم بخوابه
کوک.مرض بگیری که انقدر جواب میدی
ا.ت. بسه حالا چرا هی سروصدا میکردینن
جیهوپ.یکی مرده
ا.ت. کییی
جیهوپ.مین سان دستیارمون بود
ا.ت.اهان
ته.چیه چرا تعجب نکردی
ا.ت. چیزه چرا باید تعجب کنم میدونم مافیایین و اینکه شاید یه جاسوس داشته باشین
جیمین.تو از کجا میدونی
ا.ت. اسکل حدس زدم نمیتونه ابن کی بود همین مین سان همینطوری خودش بمیره که
ته. نه از دار اویزون بود
ا.ت. چی اها پس خودکشی بوده
جین که تا الان ساکت بود لب زد:نه نمیشه آخه اونجاش بریده شده بود و افتاده بود پایین
ا.ت. چییی جرررررررررررررر
نامجون. تو این وضعیت میخندییی
ا.ت. آخه چیزه ببخشید اهم پس خودکشی نبوده پس به احتمال زیاد جاسوس دارین
شوگا. اومم شاید کار تو باشه فسقلی
ا.ت. چی کار من باشه؟
شوگا. قتل
ا.ت. چرت و پرت نگو بابااااااا
_فلش بک به شب قبل_
ویو ا.ت
رو تخت خوابیده بودم مین سان کل ذهنمو درگیر کرده بود نباید میذاشتم که اعضا بفهمن من مافیام بعید میدونم تا الان بهشون نگفته باشه اما امتحانش ضرر نداره گذاشتم نصفه شب بشه که همه بخوابن رفتم سراغ مین سان
ا.ت. به به چطوری اقای مین؟
با صدام برگشت به سمتم
مین سان. خ...خانم شم...شما اینجا چیکار میکنین
ا.ت. من بهت اعتماد داشتم کثافتتت ازم سو استفاده کرده
مین سان. من من غلط بکنمم
ا.ت. دیگه دیره بیب[بیب تیکه کلامشه]
اما شاید بتونی یکیاری برام بکنی
مین سان. هرکاری بگین میکنم
ا.ت. خیلی خوبه پس اول بهم بگو چجوری اومدی اینجا دوم بگو به اینا گفتی مافیام یا نه؟
مین سان. خیله خب من واسه یه یکی دیگه کار میکردم بعد یه مدت گفت بیام پیش شما از شما بهش اطلاعات بدم اما بعد یع مدت واقعا پی بردم چقدر قدرتمندین ترسیدم و بهش گفتم به مادمازل گفتم[اسمش نیستا لقب طرفه]بعد گفت بیام اینجا و از شما هیچی بهشون نگم
ا.ت. خوبه پس درمورد من نمیدونن حالا اسم واقعی اون مادمازل چیه
مین سان. ن.... نمیدونم
ا.ت. یبار دیگه میپرسم اسمش چیه
مین سان نمیدونم
ا.ت. باشه پس خودت خواستی
از سقف آویزونش کردم و اونجاشو بریدمو و دارش زدم
_پایان فلش بک_
ا.ت. مگه دیوونممم اص من نمیشناختمش واسه چی باید بکشمش
جیهوپ. به هرحال خدا بیامرزتش
ا.ت...............................
اون مین سان بودد مین سان دستیار خیانت کارم بود که بعد یه مدت ناگهانی غیبش زد فک کنم فهمیده بود که میدونم داره بهم خیانت میکنه
بیخیالش شدم پس اعضا فهمیده بودن من مافیام شایدم هنوز نه؟بیخیال اه میرم بخوابم
رفتم دراز کشیدم رو تخت.......
_فردا صبح_
با صدای داد و بیداد بیدار شدم اههه چه مرگشونه
ا.ت. چتونههه
جیمین.بیدار شدی
ا.ت. نه من خوابم عادت دارم تو خواب راه برم مگه ابن سرو صدا میزاره آدم بخوابه
کوک.مرض بگیری که انقدر جواب میدی
ا.ت. بسه حالا چرا هی سروصدا میکردینن
جیهوپ.یکی مرده
ا.ت. کییی
جیهوپ.مین سان دستیارمون بود
ا.ت.اهان
ته.چیه چرا تعجب نکردی
ا.ت. چیزه چرا باید تعجب کنم میدونم مافیایین و اینکه شاید یه جاسوس داشته باشین
جیمین.تو از کجا میدونی
ا.ت. اسکل حدس زدم نمیتونه ابن کی بود همین مین سان همینطوری خودش بمیره که
ته. نه از دار اویزون بود
ا.ت. چی اها پس خودکشی بوده
جین که تا الان ساکت بود لب زد:نه نمیشه آخه اونجاش بریده شده بود و افتاده بود پایین
ا.ت. چییی جرررررررررررررر
نامجون. تو این وضعیت میخندییی
ا.ت. آخه چیزه ببخشید اهم پس خودکشی نبوده پس به احتمال زیاد جاسوس دارین
شوگا. اومم شاید کار تو باشه فسقلی
ا.ت. چی کار من باشه؟
شوگا. قتل
ا.ت. چرت و پرت نگو بابااااااا
_فلش بک به شب قبل_
ویو ا.ت
رو تخت خوابیده بودم مین سان کل ذهنمو درگیر کرده بود نباید میذاشتم که اعضا بفهمن من مافیام بعید میدونم تا الان بهشون نگفته باشه اما امتحانش ضرر نداره گذاشتم نصفه شب بشه که همه بخوابن رفتم سراغ مین سان
ا.ت. به به چطوری اقای مین؟
با صدام برگشت به سمتم
مین سان. خ...خانم شم...شما اینجا چیکار میکنین
ا.ت. من بهت اعتماد داشتم کثافتتت ازم سو استفاده کرده
مین سان. من من غلط بکنمم
ا.ت. دیگه دیره بیب[بیب تیکه کلامشه]
اما شاید بتونی یکیاری برام بکنی
مین سان. هرکاری بگین میکنم
ا.ت. خیلی خوبه پس اول بهم بگو چجوری اومدی اینجا دوم بگو به اینا گفتی مافیام یا نه؟
مین سان. خیله خب من واسه یه یکی دیگه کار میکردم بعد یه مدت گفت بیام پیش شما از شما بهش اطلاعات بدم اما بعد یع مدت واقعا پی بردم چقدر قدرتمندین ترسیدم و بهش گفتم به مادمازل گفتم[اسمش نیستا لقب طرفه]بعد گفت بیام اینجا و از شما هیچی بهشون نگم
ا.ت. خوبه پس درمورد من نمیدونن حالا اسم واقعی اون مادمازل چیه
مین سان. ن.... نمیدونم
ا.ت. یبار دیگه میپرسم اسمش چیه
مین سان نمیدونم
ا.ت. باشه پس خودت خواستی
از سقف آویزونش کردم و اونجاشو بریدمو و دارش زدم
_پایان فلش بک_
ا.ت. مگه دیوونممم اص من نمیشناختمش واسه چی باید بکشمش
جیهوپ. به هرحال خدا بیامرزتش
ا.ت...............................
۳.۳k
۰۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.