قسمت ۱۴
دوروک : راستش از اونجایی که حال اسیه داره بد تر میشه گفتم اگه شما شرایطش رو دارید اسیه و انیسا تا موقعی که ملیسا رو پیدا کنیم بمونن پیش شما
برک : چرا که نه رفیق خوب کاری میکنی
ایبیکه : خوب کاری میکنی قدمش روی چشم
دوروک : خیلی ممنونم
برک : دوستی برای همین موقع هاست دیگه
ایبیکه : امیدوارم ملیسا رو زود پیدا کنیم
******************
ملیسا : ولم کن چی از جونم میخوای
گوکهان اگه همون اول که بهت گفتم باهام ازدواج میکردی کار به اینجا نمی کشید
ملیسا : تو منو تهدید کردی
گوکهان : اره چون دوست دارم
ملیسا : ولی من تورو نمیخوام
گوکهان : پس همینجا میمونی
تق تق💥💥
گوکهان : صدات در بیاد تیکه بزرگت گوشِته
کیه ؟
در رو می شکنه و میره تو خونه ( جایی که گوکهان ملیسا رو گیر انداخته یه کلبه خرابه هست )
ملیسا : دایی ؟ تو اینجا چه کار میکنی؟😦
برک : چرا که نه رفیق خوب کاری میکنی
ایبیکه : خوب کاری میکنی قدمش روی چشم
دوروک : خیلی ممنونم
برک : دوستی برای همین موقع هاست دیگه
ایبیکه : امیدوارم ملیسا رو زود پیدا کنیم
******************
ملیسا : ولم کن چی از جونم میخوای
گوکهان اگه همون اول که بهت گفتم باهام ازدواج میکردی کار به اینجا نمی کشید
ملیسا : تو منو تهدید کردی
گوکهان : اره چون دوست دارم
ملیسا : ولی من تورو نمیخوام
گوکهان : پس همینجا میمونی
تق تق💥💥
گوکهان : صدات در بیاد تیکه بزرگت گوشِته
کیه ؟
در رو می شکنه و میره تو خونه ( جایی که گوکهان ملیسا رو گیر انداخته یه کلبه خرابه هست )
ملیسا : دایی ؟ تو اینجا چه کار میکنی؟😦
۲.۱k
۰۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.