عاشقان بمبی پارت ( 3)
عاشقان بمبی پارت ( 3)
زنگ اخر شدو منو ساکورا باهم رفتیم خونه داشتیم حرف میزدیم که یهو جیم سو هم کلاسیم که خیلی قلدر بود با اکیپش اومد
پیشم و میخواست بزنه تو دهنم که یهو شوگا اومد و زد تو صورت جیم سو
ولی اینارو بیخیال وقتی میخواستم دست ساکورا رو بگیر م ساکورا بیهوش شده بود
تهیونگ که فهمید ساکورا بیهوش شده بود زود بغلش کرد و بردیمش دکتر
چون جلوی در مدرسه بودیم جیم سو یا رفت دفتر و جریمه ی خیلی زیادی رو گرفت
ادامه دارددد💜
زنگ اخر شدو منو ساکورا باهم رفتیم خونه داشتیم حرف میزدیم که یهو جیم سو هم کلاسیم که خیلی قلدر بود با اکیپش اومد
پیشم و میخواست بزنه تو دهنم که یهو شوگا اومد و زد تو صورت جیم سو
ولی اینارو بیخیال وقتی میخواستم دست ساکورا رو بگیر م ساکورا بیهوش شده بود
تهیونگ که فهمید ساکورا بیهوش شده بود زود بغلش کرد و بردیمش دکتر
چون جلوی در مدرسه بودیم جیم سو یا رفت دفتر و جریمه ی خیلی زیادی رو گرفت
ادامه دارددد💜
۲.۰k
۰۵ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.