ناخواسته پارت۳
بچه ها سری قبل۱۰ تا لایک نگرفت اما۹ تا گرفت ولی اشکالی نداره همینم قبوله
بدن خیلی سکسی داشت دست از نگاه کردن از بدنش برداشتم و به صورتش نگاه کردم الان که دقت کردم خیلی زیبا تر از اون موقع بود صورتش از بدنش هم زیبا تر بود
ویو ا.ت
رفتم لباسای خونی رو ازدستش بگیرم که دست از نگاه کردنم بر نمیداشت منم معذب شده بودم ولی اهمیت ندادم ولباسا رو گرفتم
مامان جیمین(م.ج) اینجوری نشون میدم
تصورات م.ج توفکربودم امشب ابن دختره کجا میخواد بخوابه به شوهرم گفتم اون گفت ما۵ تا اوتاق داریم که هر ۵تاش پره بره توزیر زمین تا بعدن یه فکری بکنیم منم موافقت کردم پس پسرمون رو صدا کردیم گفتیم این دختررو ببر تو زیر زمین پسرمون اول مقاومت کرد ولی بعد راضی شد
ویو جیمین
به دختره گفتم بیا بریم اونم اومد بردمش تو زیر زمین گفت اتاق نداشتین بدین به من منم چیزی نگفتم رفتیم توزیر زمین ی تلوزیون اونجا بوند وتخت ی سوکس اومد اونجا اونم از ترس پرید تو بقل من منم هولش دادم اونور ونم داشت میرفت توی تخت و منم داشتم میرفتم بالا از توی زیرزمین که برم توی خونه دوباره برگشتم و بهش نگاه کردم و طاقت نیاوردمفتم دوباره پاین ودستمو گذاشتم یک سمت سر اون دختره اومد از دستم فرار کنه که اون یکی دستمم گذاشتم اون سمت دختره و بهش گفتم حواست باشه فرار نکنی هنوز خیلی کارا مونده که باید باهات بکنم فقط منتظرم که تنها بشیم
شرط نداریم اما اگه این بار حمایت نشه یگه فیک نمیذارم😁
بدن خیلی سکسی داشت دست از نگاه کردن از بدنش برداشتم و به صورتش نگاه کردم الان که دقت کردم خیلی زیبا تر از اون موقع بود صورتش از بدنش هم زیبا تر بود
ویو ا.ت
رفتم لباسای خونی رو ازدستش بگیرم که دست از نگاه کردنم بر نمیداشت منم معذب شده بودم ولی اهمیت ندادم ولباسا رو گرفتم
مامان جیمین(م.ج) اینجوری نشون میدم
تصورات م.ج توفکربودم امشب ابن دختره کجا میخواد بخوابه به شوهرم گفتم اون گفت ما۵ تا اوتاق داریم که هر ۵تاش پره بره توزیر زمین تا بعدن یه فکری بکنیم منم موافقت کردم پس پسرمون رو صدا کردیم گفتیم این دختررو ببر تو زیر زمین پسرمون اول مقاومت کرد ولی بعد راضی شد
ویو جیمین
به دختره گفتم بیا بریم اونم اومد بردمش تو زیر زمین گفت اتاق نداشتین بدین به من منم چیزی نگفتم رفتیم توزیر زمین ی تلوزیون اونجا بوند وتخت ی سوکس اومد اونجا اونم از ترس پرید تو بقل من منم هولش دادم اونور ونم داشت میرفت توی تخت و منم داشتم میرفتم بالا از توی زیرزمین که برم توی خونه دوباره برگشتم و بهش نگاه کردم و طاقت نیاوردمفتم دوباره پاین ودستمو گذاشتم یک سمت سر اون دختره اومد از دستم فرار کنه که اون یکی دستمم گذاشتم اون سمت دختره و بهش گفتم حواست باشه فرار نکنی هنوز خیلی کارا مونده که باید باهات بکنم فقط منتظرم که تنها بشیم
شرط نداریم اما اگه این بار حمایت نشه یگه فیک نمیذارم😁
۳.۵k
۰۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.