خواستی جعمشون کنه که هوبی اومد:ا.ت عزیزم پاشو خودم جمع می
خواستی جعمشون کنه که هوبی اومد:ا.ت عزیزم پاشو خودم جمع میکنم و ات در حالی که داشت جمعشون میکرد سرش رو آورد بالا و به هوبی نگاه کرد که با سوزشی از دستش سرشو برگردونند دستش بخاطر حواس پرتیش زخم شد
جیهوپ:یاا خودتو زخمی کردی پاشو پاشو
ات رو میزاره رو اپن و میره وسایل پانسمان میاره و دستشو پانسمان میکنه و شیشه هارو جمع میکنه
ات:ه هوبی؟
هوبی:جانم؟
ات:میشه بگی چرا ناراحتی؟چون نمیدونم فک میکنم من ناراحتت کردم
هوبی:نه چاگی تقصیر تو نیست تقصیر من بود که سرت خالی کردم آخه یه هفته مونده به روز ارائه پروژمون با مشکل روبه رو شد
ات:اها هوپی؟
هوبی:جانم؟
ات:میگم فردا بریم دریا؟
هوبی:دریا؟
ات:آره یکم از استرستو اونجا خالی کن یکمم اینجا(دستاشو باز کردو به بغلش اشاره کرد)
هوبی:ای خدااا کیوتچه ی منن
+پایان+
میدونم یکم بد شد ولی ببخشید 🥺❤️
بچه ها لطفا نظر بدید انقدر ذوق میکنم وقتی نظر میدید❤️❤️🥺🥺
جیهوپ:یاا خودتو زخمی کردی پاشو پاشو
ات رو میزاره رو اپن و میره وسایل پانسمان میاره و دستشو پانسمان میکنه و شیشه هارو جمع میکنه
ات:ه هوبی؟
هوبی:جانم؟
ات:میشه بگی چرا ناراحتی؟چون نمیدونم فک میکنم من ناراحتت کردم
هوبی:نه چاگی تقصیر تو نیست تقصیر من بود که سرت خالی کردم آخه یه هفته مونده به روز ارائه پروژمون با مشکل روبه رو شد
ات:اها هوپی؟
هوبی:جانم؟
ات:میگم فردا بریم دریا؟
هوبی:دریا؟
ات:آره یکم از استرستو اونجا خالی کن یکمم اینجا(دستاشو باز کردو به بغلش اشاره کرد)
هوبی:ای خدااا کیوتچه ی منن
+پایان+
میدونم یکم بد شد ولی ببخشید 🥺❤️
بچه ها لطفا نظر بدید انقدر ذوق میکنم وقتی نظر میدید❤️❤️🥺🥺
۱.۴k
۰۹ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.