وسوسه ی باد
وسوی باد
پارت یک
زیبایی شب را نمیشود وصف کرد ، ستاره ها مانند رقصندگان روی استیج میدرخشیدن و ماه مانند خواننده ی استیج، و هرچند ستاره ها استیج را زیبا تر میکردند ولی ماه از همه بیشتر به چشم میامد. من محو این استیج زیبا شده بودم.
صدای جیرجیرک تنهایی شب را از بین میبرد، خیال من در جای دیگری بود مردمانی که سرهاشان را بدون نگرانی بر روی بالشت های نرمشان گذاشته و بدون اینکه بداند چه در انتظارشان هست به خواب رفته بودن چه بگویم که انسان ها جاهلهایین که خود را خردمند میداند انها با اینکه نمیدانند فردا زنده اند یا نه سر منابع خود دعوا میکنند انها واقع ناداند.
بادی ملایم میوزد چمن ها همه به سویی تکان میخورند، چشمانم را میبندم ترجیح میدهم از ارامش این طبیعت لذت ببرم که دیگر ارامش قرار نیست برگرد چیزی که انسان ها در کل زندگی به دنبالش هستن امشب به پایان میرسد.
تیک تاک...
تیک تا....
دوازده شب فرا میرسد.
ارواح ازاد میشوند
خدایان بیدار میشوند
چراغ تمام کیلیسا ها روشن میشود
ماه به رنگ سیاه در میاید
ارواح زجه میزند
جیع میزنند
ناله میکنند
کتاب مقدس میدرخشد
امشب شب بیداریست
مرگانا ملکه ی مرگ امشب بیدار میشود
امشب بدبختی ها شروع خواهد شد
اگر دوست دارین ادامه رو بخونین عضو چنل تلگراممون شوین:
https://t.me/jsbsbsnns
#رمان#داستان#رزی#جیمین#بیلینک#جونکوک#زیبا#مرگانا#نویسنده#هنر
پارت یک
زیبایی شب را نمیشود وصف کرد ، ستاره ها مانند رقصندگان روی استیج میدرخشیدن و ماه مانند خواننده ی استیج، و هرچند ستاره ها استیج را زیبا تر میکردند ولی ماه از همه بیشتر به چشم میامد. من محو این استیج زیبا شده بودم.
صدای جیرجیرک تنهایی شب را از بین میبرد، خیال من در جای دیگری بود مردمانی که سرهاشان را بدون نگرانی بر روی بالشت های نرمشان گذاشته و بدون اینکه بداند چه در انتظارشان هست به خواب رفته بودن چه بگویم که انسان ها جاهلهایین که خود را خردمند میداند انها با اینکه نمیدانند فردا زنده اند یا نه سر منابع خود دعوا میکنند انها واقع ناداند.
بادی ملایم میوزد چمن ها همه به سویی تکان میخورند، چشمانم را میبندم ترجیح میدهم از ارامش این طبیعت لذت ببرم که دیگر ارامش قرار نیست برگرد چیزی که انسان ها در کل زندگی به دنبالش هستن امشب به پایان میرسد.
تیک تاک...
تیک تا....
دوازده شب فرا میرسد.
ارواح ازاد میشوند
خدایان بیدار میشوند
چراغ تمام کیلیسا ها روشن میشود
ماه به رنگ سیاه در میاید
ارواح زجه میزند
جیع میزنند
ناله میکنند
کتاب مقدس میدرخشد
امشب شب بیداریست
مرگانا ملکه ی مرگ امشب بیدار میشود
امشب بدبختی ها شروع خواهد شد
اگر دوست دارین ادامه رو بخونین عضو چنل تلگراممون شوین:
https://t.me/jsbsbsnns
#رمان#داستان#رزی#جیمین#بیلینک#جونکوک#زیبا#مرگانا#نویسنده#هنر
۱.۲k
۱۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.