پارت۹
ارام ارام به جلوحرکت کردم
بعدازکمی مکث کردن...
اره اره همون بود خودشه
پاتندکردم سمت کمو کشوشو باز کردم
+اره ایول خودشه
گوشیو دستم گرفتم
وفقط دعا دعا می کردم گوشیه.....روشن شه
که انگار این بار شانش باهام یاربود
+اره ددی جونم یه کارمی کنم دیگه ازاین غلتا نکنی عشقم....
.....
اروم اروم ازپله ها بالا رفتم یه جای خوب واسه کمین کردن پیداکردم
دروبین و آماده کردمو شروع فیلم گرفتن کردم
بااینکه میدونستم خیلی ریسک کردم ولی به خاطر تهیونگ هرکاری میکردم
پنج دقیقه تبدیل به بیست دقیقه بیست دقیه با نیم ساعت نیم ساعت به چهل و پنج دقیقا
دیگه پاهام سست شده بودن ولی باید تحمل می کردم
که یهو پسره ی.......🍆از🍑اون.....دراورد واون .....دستاشودورش حلقه کردو بالا وپایین می کردم که آبش رو صورتش خالی شدم
×عیششش جنده ی دائم الحشری
_هرهررهرپررپر اوومم ددی چندبارتوم آبتو ریختی ؟
×انقدر این کون گشادت حواسمو پرت کرد که شمارش ازدستم دررفت
+باحرفایی که میزد مغز بدتر هنگ میکرد....
بعدازکمی مکث کردن...
اره اره همون بود خودشه
پاتندکردم سمت کمو کشوشو باز کردم
+اره ایول خودشه
گوشیو دستم گرفتم
وفقط دعا دعا می کردم گوشیه.....روشن شه
که انگار این بار شانش باهام یاربود
+اره ددی جونم یه کارمی کنم دیگه ازاین غلتا نکنی عشقم....
.....
اروم اروم ازپله ها بالا رفتم یه جای خوب واسه کمین کردن پیداکردم
دروبین و آماده کردمو شروع فیلم گرفتن کردم
بااینکه میدونستم خیلی ریسک کردم ولی به خاطر تهیونگ هرکاری میکردم
پنج دقیقه تبدیل به بیست دقیقه بیست دقیه با نیم ساعت نیم ساعت به چهل و پنج دقیقا
دیگه پاهام سست شده بودن ولی باید تحمل می کردم
که یهو پسره ی.......🍆از🍑اون.....دراورد واون .....دستاشودورش حلقه کردو بالا وپایین می کردم که آبش رو صورتش خالی شدم
×عیششش جنده ی دائم الحشری
_هرهررهرپررپر اوومم ددی چندبارتوم آبتو ریختی ؟
×انقدر این کون گشادت حواسمو پرت کرد که شمارش ازدستم دررفت
+باحرفایی که میزد مغز بدتر هنگ میکرد....
۳.۰k
۱۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.