دوستی فراتر از رویا
دوستی فراتر از رویا
part ¹²
تا اینکه سونهو یهو دستت رو گرفت!
ات: چ..چیکار میکنی؟
سونهو: فقط دلم میخواد....دلم میخواد دستتو بگیرم
ات: ول کن! "دستت رو از تو دستش در آوردی"
سونهو: میشه بگی...چه مشکلی با من داری؟
ات: گفتم نمیخوام چرا انقدر اسرار میکنی؟
سونهو: چون دوست دارم
ات: شاید تو منو دوست داشته باشی ولی من تو رو نه!
سونهو: ات خواهش میکنم با من باش قول میدم هرچی تو زندگی بخوای رو برات فراهم کنم!
ات: گفتم ولم کن دیگههه
ویو جین:
جیهوپ: آره منم اینو بهش گفتم
جین: آفرین جیهوپ واسه یبار تو زندگیت درست جواب دادن رو یاد گرفتی
جیهوپ: 😊
"اینجا خلاصه بود ها که جیهوپ داشته یا جیزی رو واسه جین تعریف میکرده حالا هرچی😁"
دیگه هیچکدوممون چیزی نگفتیم که من برگشتم عقب رو نگاه کردم که دیدم اون پسره سونهو کنار ات نشسته که دستش رو گذاشت رو دست ات
ات هم انکارش کرد
اما پسره ول کن نبود...داشتن باهم جر و بحث میکردن که عصبانی شدم
به چه حقی کنار ات نشسته به چه حقی دستش رو گذاشت تو دست ات به چه حقی داره باهاش بحث میکنه "رپ سوکجین"
از جام بلند شدم که اون پسره رو از ات جدا کنم!
جیهوپ: جین کجا میری؟
جین: میرم تا حساب سونهو رو برسم! "عصبانی"
جیهوپ: ولی...چرا؟
جین: اون پسرهی عوضی مزاحم ات شده باید حسابش رو برسم!
جیهوپ: ولی جین....
جین: جیهوپ مگه نمیبینی داره ات رو اذیت میکنه مگه ما دوستش نیستیم پس باید کمکش کنیم!
جیهوپ: خوب....آره فکر خوبیه بیا با هم بریم!
جین: هی سونهو....به چه جراتی مزاحم یه خانم محترم میشی؟
سونهو: من با تو حرف نزدم!
جین: ولی طرف حسابت منم!
سونهو: اصلا تو کی ای که خودتو میندازی وسط؟
جین: من بهترین دوست اتام....مگه نه ات
ات: عا...درسته...اون بهترین دوستمه!
جین: حالا که شنیدی؟ برو گمشو!
سونهو: به تو ربطی نداره!
جیهوپ: درست حرف بزن!
سونهو: تو هم که اینجایی! بچه مثبتهی کلاس که اصلا دعوا بلد نیست و به عمرش دعوا نکرده "پوزخند"
"که کل کسایی که تو اتوبوس بودن خندیدن و این باعث ناراحتی و شرمندگی جیهوپ شد" بمیرم براش😢
راننده: بچه ها دعوا نکنید چون معلم تو اتوبوس نیست که نمیتونید هرکار دلتون خواست بکنید!
سونهو: به تو ربطی نداره شما رانندگیتون رو بکنید! و امت شما دوتا....
جین: مثلا الان میخوای چه غلطی بکنی هااا؟ "داد"
سونهو: میکشمت!
"و سونهو و جین به جون هم افتادن و جونگکوک هم از اون طرف اومد دوستای سونهو هم اومدن جیهوپ هم مجبور شد و رفت باهاش دعوا اونم تو اتوبوس!
که راننده زد کنار و معلم اومد ببینه چیشده که وقتی دعوا رو دید داد زد.....
معلم: بس کنیدددد!!!!!
بقیش پارت بعد ♡
لایک ها رو زیاد کنید لطفا♡♡♡
part ¹²
تا اینکه سونهو یهو دستت رو گرفت!
ات: چ..چیکار میکنی؟
سونهو: فقط دلم میخواد....دلم میخواد دستتو بگیرم
ات: ول کن! "دستت رو از تو دستش در آوردی"
سونهو: میشه بگی...چه مشکلی با من داری؟
ات: گفتم نمیخوام چرا انقدر اسرار میکنی؟
سونهو: چون دوست دارم
ات: شاید تو منو دوست داشته باشی ولی من تو رو نه!
سونهو: ات خواهش میکنم با من باش قول میدم هرچی تو زندگی بخوای رو برات فراهم کنم!
ات: گفتم ولم کن دیگههه
ویو جین:
جیهوپ: آره منم اینو بهش گفتم
جین: آفرین جیهوپ واسه یبار تو زندگیت درست جواب دادن رو یاد گرفتی
جیهوپ: 😊
"اینجا خلاصه بود ها که جیهوپ داشته یا جیزی رو واسه جین تعریف میکرده حالا هرچی😁"
دیگه هیچکدوممون چیزی نگفتیم که من برگشتم عقب رو نگاه کردم که دیدم اون پسره سونهو کنار ات نشسته که دستش رو گذاشت رو دست ات
ات هم انکارش کرد
اما پسره ول کن نبود...داشتن باهم جر و بحث میکردن که عصبانی شدم
به چه حقی کنار ات نشسته به چه حقی دستش رو گذاشت تو دست ات به چه حقی داره باهاش بحث میکنه "رپ سوکجین"
از جام بلند شدم که اون پسره رو از ات جدا کنم!
جیهوپ: جین کجا میری؟
جین: میرم تا حساب سونهو رو برسم! "عصبانی"
جیهوپ: ولی...چرا؟
جین: اون پسرهی عوضی مزاحم ات شده باید حسابش رو برسم!
جیهوپ: ولی جین....
جین: جیهوپ مگه نمیبینی داره ات رو اذیت میکنه مگه ما دوستش نیستیم پس باید کمکش کنیم!
جیهوپ: خوب....آره فکر خوبیه بیا با هم بریم!
جین: هی سونهو....به چه جراتی مزاحم یه خانم محترم میشی؟
سونهو: من با تو حرف نزدم!
جین: ولی طرف حسابت منم!
سونهو: اصلا تو کی ای که خودتو میندازی وسط؟
جین: من بهترین دوست اتام....مگه نه ات
ات: عا...درسته...اون بهترین دوستمه!
جین: حالا که شنیدی؟ برو گمشو!
سونهو: به تو ربطی نداره!
جیهوپ: درست حرف بزن!
سونهو: تو هم که اینجایی! بچه مثبتهی کلاس که اصلا دعوا بلد نیست و به عمرش دعوا نکرده "پوزخند"
"که کل کسایی که تو اتوبوس بودن خندیدن و این باعث ناراحتی و شرمندگی جیهوپ شد" بمیرم براش😢
راننده: بچه ها دعوا نکنید چون معلم تو اتوبوس نیست که نمیتونید هرکار دلتون خواست بکنید!
سونهو: به تو ربطی نداره شما رانندگیتون رو بکنید! و امت شما دوتا....
جین: مثلا الان میخوای چه غلطی بکنی هااا؟ "داد"
سونهو: میکشمت!
"و سونهو و جین به جون هم افتادن و جونگکوک هم از اون طرف اومد دوستای سونهو هم اومدن جیهوپ هم مجبور شد و رفت باهاش دعوا اونم تو اتوبوس!
که راننده زد کنار و معلم اومد ببینه چیشده که وقتی دعوا رو دید داد زد.....
معلم: بس کنیدددد!!!!!
بقیش پارت بعد ♡
لایک ها رو زیاد کنید لطفا♡♡♡
۱۰.۹k
۱۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.