سان شاین ما پارت نمیدونم چند
اخ اخ جرم دادیننن ولی خب چیکارکنم از این فیک زیاد خوشتون نمیادد
ویو هیونجین و فیلیکس و چانگبین
چانگبین. فیلیکس انقدر گریه نکن معلوم نیست اون خود خواهرت باشه یا نه
هیونجین. راست میگه فیلیکس
فیلیکس. اما اون اون اونروز بهم گفت هرجور شده ازت انتقام میگیرم[گریه]
چانگبین.الان سر این داری میگی این ا.ت همون خواهرته؟
فیلیکس. هوم شاید راست میگین
هیونجین. آفرین حالا شد الانم بیا بریم خونه اعضا مطمئنن نگران شدن
فیلیکس. باشه بریم
ویو ا.ت
_یک ساعت بعد_
بلخره رسیدم به جایی که آرزو و قلبم دفن شده بود این صخره واقعا باعث آرامشم بود انقدر گریه کرده بودم چشمام باز نمیشد که همونجا کم کم خواب رفتم.......
ویو بنگتن[چقدر هی ویو عوض شد]
جین.بچههه هااااا بیدار شیننننن صبحونه درست کردم بلند نمیشینننن؟با قابلمه بیامممممم
که تا جین اسم قابلمه رو اورد همه از خواب پریدن و اومدن سر میز
همه. سلام هیونگ
جین . سلام
یوری. جیغغغغغغغغغغغغ
تهیونگ. یا خدااا چیشدهعع
کوک. بدویین بریم بالااا
جیمین. یوری یوری خوبی؟چیشدهه ا.ت کو
یوری. دقیقاا ا.ت کوووو
نامجون.بچه ها اینجارو یه نامست
جیهوپ. چیه بخونش
-نامه-
سلام هیونگ ها الانم به احتمال زیاد خونه نیستم که دارین این نامه رو میخونین اما نگران نباشین اومدم بیرون یکم هوام عوض بشه فعلااا
یونگی. اوف این دختر آخرش مارو سکته میده الان فکر کردم تو نامه مینویسه که میخوام استعفا بدم و از این کصشعرا
جیهوپ. عه یونگییبببی
یونگی. والا خب راست میگم دیگهه
دینگ دینگ[صدای زنگ خونس]
جیمین. بیاین به احتمال زیاد ا.تس
رفتیم پایین کع در و باز کردیم با چشمای رنگ خون ولباسای خاکی ا.ت مواجه شدیم
یوری. ا.تتتت چرا این ریختی ایی
کوک. خوبی ا.ت؟
ا.ت. با صدای گرفته لب زدم ممنون
جین. بچه ها از جلوی در برین کنار ا.ت بیاد تو
ا.ت ممنون هیونگ
یوری. میشه بگی چی شدههه
ا.ت. الان حس ندارم میشه برای بعدا
جین . آره میشه الان برو حموم منم چایی آرام بخش برات دم میکنم تا بیایی
ا.ت. ممنون
به سمت حموم راه افتادم تب وان و باز کردم با اینکه همیشه از آب سرد استفاده میکنم این سری آب داغو باز کردم لباسمو درآوردم و توی وان دراز کشیدم داشتم به این فکر میکردم اگر الان بمیرم چی میشه یعنی بقیه ناراحت میشن؟ولی....ولی چرا یونگبوک اون روز همچون رفتاریو با من داشت مگه من چیکارش کرده بودم؟
_فلش بک به ۷ سال پیش_
گایز ببخشید خیلی کم بودد
ویو هیونجین و فیلیکس و چانگبین
چانگبین. فیلیکس انقدر گریه نکن معلوم نیست اون خود خواهرت باشه یا نه
هیونجین. راست میگه فیلیکس
فیلیکس. اما اون اون اونروز بهم گفت هرجور شده ازت انتقام میگیرم[گریه]
چانگبین.الان سر این داری میگی این ا.ت همون خواهرته؟
فیلیکس. هوم شاید راست میگین
هیونجین. آفرین حالا شد الانم بیا بریم خونه اعضا مطمئنن نگران شدن
فیلیکس. باشه بریم
ویو ا.ت
_یک ساعت بعد_
بلخره رسیدم به جایی که آرزو و قلبم دفن شده بود این صخره واقعا باعث آرامشم بود انقدر گریه کرده بودم چشمام باز نمیشد که همونجا کم کم خواب رفتم.......
ویو بنگتن[چقدر هی ویو عوض شد]
جین.بچههه هااااا بیدار شیننننن صبحونه درست کردم بلند نمیشینننن؟با قابلمه بیامممممم
که تا جین اسم قابلمه رو اورد همه از خواب پریدن و اومدن سر میز
همه. سلام هیونگ
جین . سلام
یوری. جیغغغغغغغغغغغغ
تهیونگ. یا خدااا چیشدهعع
کوک. بدویین بریم بالااا
جیمین. یوری یوری خوبی؟چیشدهه ا.ت کو
یوری. دقیقاا ا.ت کوووو
نامجون.بچه ها اینجارو یه نامست
جیهوپ. چیه بخونش
-نامه-
سلام هیونگ ها الانم به احتمال زیاد خونه نیستم که دارین این نامه رو میخونین اما نگران نباشین اومدم بیرون یکم هوام عوض بشه فعلااا
یونگی. اوف این دختر آخرش مارو سکته میده الان فکر کردم تو نامه مینویسه که میخوام استعفا بدم و از این کصشعرا
جیهوپ. عه یونگییبببی
یونگی. والا خب راست میگم دیگهه
دینگ دینگ[صدای زنگ خونس]
جیمین. بیاین به احتمال زیاد ا.تس
رفتیم پایین کع در و باز کردیم با چشمای رنگ خون ولباسای خاکی ا.ت مواجه شدیم
یوری. ا.تتتت چرا این ریختی ایی
کوک. خوبی ا.ت؟
ا.ت. با صدای گرفته لب زدم ممنون
جین. بچه ها از جلوی در برین کنار ا.ت بیاد تو
ا.ت ممنون هیونگ
یوری. میشه بگی چی شدههه
ا.ت. الان حس ندارم میشه برای بعدا
جین . آره میشه الان برو حموم منم چایی آرام بخش برات دم میکنم تا بیایی
ا.ت. ممنون
به سمت حموم راه افتادم تب وان و باز کردم با اینکه همیشه از آب سرد استفاده میکنم این سری آب داغو باز کردم لباسمو درآوردم و توی وان دراز کشیدم داشتم به این فکر میکردم اگر الان بمیرم چی میشه یعنی بقیه ناراحت میشن؟ولی....ولی چرا یونگبوک اون روز همچون رفتاریو با من داشت مگه من چیکارش کرده بودم؟
_فلش بک به ۷ سال پیش_
گایز ببخشید خیلی کم بودد
۵.۳k
۱۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.