سناریو
ژانر: طنز
هیونجین: گشنمهههههه
جنی : هیون بس کن همش انرژی منفی نگا کن هوا پر شده از انرژی منفی
هیونجین: چشم من خیلی سیرم من خیلی سیرم خوبه
جنی : هیوننننننننننننننن
هیونجین: خب الان من چیکار کنم گشنمه
جنی : کوفت بخور
هیونجین: خب کوفت بده بقرآن میخورم
لیسا: خب یه روز ناهار نخور
هیونجین: مگه میشه
فیلیکس: فکر کن روزه یی
هیونجین: مگه اینجا ایرانه
جیسو: آقا غذا سوخت ناهار نداریم
جونگ کوک: الله حُمَع سَلِعلا محمد و آله محمد
فیلیکس: حاجی من واقعا باید اعتماد به نفسیم مو مثل حضرت محمد بکنم فرض کن یکی بگه بر منو عالم صلوات بفرستید
هیونجین: فرض کنید حضرت محمد وسط دعوا میگفته برمنو عالم صلوات بفرستید
لیسا: استغفر الله
جیسو : میدونستید اگه تو ایران اینا رو میگفتید ادام میشدید
فیلیکس: واو مثل اون آلبوم اون وو بود وای موزیک ویدیو ش ترکوند
جیسو : ناهار سالاد داریم
کوک : زکی دوساعت ولو شدیم رو زمین داریم آیه یعس میخونیم سالاد
هیونجین: لااقل نیمرو درست میکردید
تهیونگ: همچنان موندم چرا از بیرون غذا نگرفتیم
فیلیکس: اینهمه جا از دنیا جمع میشن میان سئول ما پاشدیم اومدیم پاریس
هیونجین: عزیزم اینجا غذا فروشی خوب داره اینا گیر دادن هنر آشپزی شونو به رخ ما بکشند
تهیونگ: خانم کیم جیسو لایا سان الان اجازه دارم پیتزا سفارش بدم
جیسو : بده
تهیونگ: کیا میخوان
هیونجین، فیلیکس، آیو ، جنی ، جیسو ،: من
تهیونگ: توچی کوک
کوک: من میخوام دست پخت نامزدم مو بخورم عزیزم ناهار چیه
لیسا : سالاد
کوک : من نمیخوام دست پخت نامزدم بخورم
تهیونگ: باشه بابا
هیونجین: گشنمهههههه
جنی : هیون بس کن همش انرژی منفی نگا کن هوا پر شده از انرژی منفی
هیونجین: چشم من خیلی سیرم من خیلی سیرم خوبه
جنی : هیوننننننننننننننن
هیونجین: خب الان من چیکار کنم گشنمه
جنی : کوفت بخور
هیونجین: خب کوفت بده بقرآن میخورم
لیسا: خب یه روز ناهار نخور
هیونجین: مگه میشه
فیلیکس: فکر کن روزه یی
هیونجین: مگه اینجا ایرانه
جیسو: آقا غذا سوخت ناهار نداریم
جونگ کوک: الله حُمَع سَلِعلا محمد و آله محمد
فیلیکس: حاجی من واقعا باید اعتماد به نفسیم مو مثل حضرت محمد بکنم فرض کن یکی بگه بر منو عالم صلوات بفرستید
هیونجین: فرض کنید حضرت محمد وسط دعوا میگفته برمنو عالم صلوات بفرستید
لیسا: استغفر الله
جیسو : میدونستید اگه تو ایران اینا رو میگفتید ادام میشدید
فیلیکس: واو مثل اون آلبوم اون وو بود وای موزیک ویدیو ش ترکوند
جیسو : ناهار سالاد داریم
کوک : زکی دوساعت ولو شدیم رو زمین داریم آیه یعس میخونیم سالاد
هیونجین: لااقل نیمرو درست میکردید
تهیونگ: همچنان موندم چرا از بیرون غذا نگرفتیم
فیلیکس: اینهمه جا از دنیا جمع میشن میان سئول ما پاشدیم اومدیم پاریس
هیونجین: عزیزم اینجا غذا فروشی خوب داره اینا گیر دادن هنر آشپزی شونو به رخ ما بکشند
تهیونگ: خانم کیم جیسو لایا سان الان اجازه دارم پیتزا سفارش بدم
جیسو : بده
تهیونگ: کیا میخوان
هیونجین، فیلیکس، آیو ، جنی ، جیسو ،: من
تهیونگ: توچی کوک
کوک: من میخوام دست پخت نامزدم مو بخورم عزیزم ناهار چیه
لیسا : سالاد
کوک : من نمیخوام دست پخت نامزدم بخورم
تهیونگ: باشه بابا
۱۴.۰k
۱۵ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.