part7
part7
به مناسبت ۵۰ تاییمون
ببخشید دور گذاشتم همین اول کاری دوتا امتحان داشتم این دوروز
دوماه بعد
دیانا : چشامو باز کردن دیدم ستایشو محراب بالاسرمن
صبح شده بود
محراب: خوبی؟
دیانا : برو گمشو پیش همون دوست لاشیت
محراب:واچته خوبیم بت نیومده روانی
دیانا: روانی هم خودتی که همزمان با دونفری مهشاد که صدامو از ته سالن شنید یه چک خوابوند تو گوش محرابو رفت
ستایش:ولشون کن اصن میدونی خودت چت شده؟
دیانا:راستش نه ولی میدونم تصادف کردم
ستایش:اره چیزی هم نشده فقط یه دست و یه پات شکسته
دیانا: چرا میگی چیزی نشده؟
ستایش: اخه تو انقد که به بقیه اهمیت میدی به خودت اهمیت نمیدی
دیانا:مسخره
ستایش: از تو مسخره تر نیستم
دیانا:چقد تو بانمکی حالا ول کن این بچه بازیارو ارسلان میدونه؟
ادامه دارد.......
لایک کنین
دوستون دارم🦉🦇
به مناسبت ۵۰ تاییمون
ببخشید دور گذاشتم همین اول کاری دوتا امتحان داشتم این دوروز
دوماه بعد
دیانا : چشامو باز کردن دیدم ستایشو محراب بالاسرمن
صبح شده بود
محراب: خوبی؟
دیانا : برو گمشو پیش همون دوست لاشیت
محراب:واچته خوبیم بت نیومده روانی
دیانا: روانی هم خودتی که همزمان با دونفری مهشاد که صدامو از ته سالن شنید یه چک خوابوند تو گوش محرابو رفت
ستایش:ولشون کن اصن میدونی خودت چت شده؟
دیانا:راستش نه ولی میدونم تصادف کردم
ستایش:اره چیزی هم نشده فقط یه دست و یه پات شکسته
دیانا: چرا میگی چیزی نشده؟
ستایش: اخه تو انقد که به بقیه اهمیت میدی به خودت اهمیت نمیدی
دیانا:مسخره
ستایش: از تو مسخره تر نیستم
دیانا:چقد تو بانمکی حالا ول کن این بچه بازیارو ارسلان میدونه؟
ادامه دارد.......
لایک کنین
دوستون دارم🦉🦇
۲.۰k
۱۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.