PART8
part8
ستایش : فکر نکنم بزا یه استوری بزارم بگم
دیانا : راستی ادیتارو براش فرستادی؟
ستایش:نه یادم رف ببخشید
ارسلان:به هستی گفتم شمال چقد قشنگه.
خوشبحالت که اینجا زندگی میکنی
رفتم تو اینستا استوری های ستایش رو دیدم.
ادیتارم دیدم
چقد ادیت اخری قشنگ بود .
سیوش کردم
هستی
هستی:جانم
ارسلان:من سریع باید برم تهران. بای
هستی: ارسلان چرا ارسلان وایسا ببینم
۵ ساعت بعد
ارسلان: رسیدم تهران اصن حواسم نبود بنزین ندارم فک کنم همون بیمارستانه
زنگ زدم از ستایش پرسیدم . فهمیدم کدومه گازو گرفتم .
یهو
ادامه دارد........
ستایش : فکر نکنم بزا یه استوری بزارم بگم
دیانا : راستی ادیتارو براش فرستادی؟
ستایش:نه یادم رف ببخشید
ارسلان:به هستی گفتم شمال چقد قشنگه.
خوشبحالت که اینجا زندگی میکنی
رفتم تو اینستا استوری های ستایش رو دیدم.
ادیتارم دیدم
چقد ادیت اخری قشنگ بود .
سیوش کردم
هستی
هستی:جانم
ارسلان:من سریع باید برم تهران. بای
هستی: ارسلان چرا ارسلان وایسا ببینم
۵ ساعت بعد
ارسلان: رسیدم تهران اصن حواسم نبود بنزین ندارم فک کنم همون بیمارستانه
زنگ زدم از ستایش پرسیدم . فهمیدم کدومه گازو گرفتم .
یهو
ادامه دارد........
۲.۵k
۱۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.