پارت 10
ویو لی اون
تو همین صحبتا بودیم که عمل می ها تموم شد
اون یکی پرستاره)*= اقا عمل کیم میها تموم شد
#=کجاست
*=اتاق 234 سمت راست طبقه 5
نمیدونم چی شد فقط دویدم از پله ها بالا رفتم و رفتم سمت اتاق می ها درو وا کردم که می ها رو دیدم که چشمام بسته شده بود و بی هوش بود یعنی چی شده
'دوماه بعد'
ویو لی اون
هر روز میرفتم و میومدم هنوز بی هوش بود
تا امروز وقتی خواستم برگردم میها به هوش اومد خیلی خوشحال شدم
#=به هوش اومدی
که یه پرستار اومد و چشماش رو وا کرد همین که وا کرد با چیز مواجه شدم که حالمو بد کرد چشم چپ می ها قرمز شده بود
*دکتر=این عادیه اون چشمشو از دست داده
چی چرا(بچه ها تو عکس می ها یک چشمش که پشت موهاش بود قرمز بود) نمیدونم چی شد فقط شروع به گریه کردم
تو همین صحبتا بودیم که عمل می ها تموم شد
اون یکی پرستاره)*= اقا عمل کیم میها تموم شد
#=کجاست
*=اتاق 234 سمت راست طبقه 5
نمیدونم چی شد فقط دویدم از پله ها بالا رفتم و رفتم سمت اتاق می ها درو وا کردم که می ها رو دیدم که چشمام بسته شده بود و بی هوش بود یعنی چی شده
'دوماه بعد'
ویو لی اون
هر روز میرفتم و میومدم هنوز بی هوش بود
تا امروز وقتی خواستم برگردم میها به هوش اومد خیلی خوشحال شدم
#=به هوش اومدی
که یه پرستار اومد و چشماش رو وا کرد همین که وا کرد با چیز مواجه شدم که حالمو بد کرد چشم چپ می ها قرمز شده بود
*دکتر=این عادیه اون چشمشو از دست داده
چی چرا(بچه ها تو عکس می ها یک چشمش که پشت موهاش بود قرمز بود) نمیدونم چی شد فقط شروع به گریه کردم
۲.۰k
۱۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.