✍️🏼من صبورم اما،
✍️🏼من صبورم اما،
به خدا دستِ خودم نيست اگر مي رنجم،
يا اگر شاديِ زيبايِ تو را
به غمِ غربتِ چشمانِ خودم ميبندم...!
من صبورم اما؛
چه قدَر با همه ي عاشقي ام محزونم!
و به يادِ همه ي خاطره هاي گلِ سرخ،
مثل يك شبنمِ افتاده ز غم مغمومم...!
من صبورم اما؛
بي دليل از قفسِ كهنه ي شب مي ترسم،
بي دليل از همه ي تيرگيِ رنگِ غروب،
و چراغي كه تو را از شبِ متروكِ دلم دور كند...!
من صبورم اما؛
آه ، اين بغضِ گران
صبر چه مي داند چيست...؟!
🍁🍁
به خدا دستِ خودم نيست اگر مي رنجم،
يا اگر شاديِ زيبايِ تو را
به غمِ غربتِ چشمانِ خودم ميبندم...!
من صبورم اما؛
چه قدَر با همه ي عاشقي ام محزونم!
و به يادِ همه ي خاطره هاي گلِ سرخ،
مثل يك شبنمِ افتاده ز غم مغمومم...!
من صبورم اما؛
بي دليل از قفسِ كهنه ي شب مي ترسم،
بي دليل از همه ي تيرگيِ رنگِ غروب،
و چراغي كه تو را از شبِ متروكِ دلم دور كند...!
من صبورم اما؛
آه ، اين بغضِ گران
صبر چه مي داند چيست...؟!
🍁🍁
۱.۹k
۱۸ فروردین ۱۴۰۳