اگر من بردم/ تک پارتی لینو
#لینو #فیکشن_لینو
یه حمایتمون نشه؟؟؟
꒷︶꒷꒥꒷‧₊˚૮꒰˵•ᵜ•˵꒱ა‧₊˚꒷︶꒷꒥꒷
با تمام شجاعت روی صندلی کلاب نشستم و به چشم های گربه ای دشمنم که شاید تا 15 سال قبل بهترین دوستم بود نگاه کردم:
- خب اقای لی مینهو، بگو ببینم شرطت چیه
+ اهم.. اگر تو ببری تمام داراییم رو بهت میدم ولی اگر من ببرم، باید یک شب برای من باشی
از شرط تعجب کردن ولی سعی کردم هیچ ضعفی نشون ندم، نفس عمیقی کشیدم و باز همون نگاه سرد رو بهش دادم:
-قبوله، بازیو شروع کن
.
.
.
چند دقیقه از بازی میگذشت که مینهو ورق هارو روی میز پرت کرد، بادیدن سه تا ورق تعجب کردم، به همین اسونی باختم، با صدای خنده هاش به خودم اومدم و سرمو بالا گرفتم
+خب خانوم کوچولو، وقتشه شرطتو عملی کنی
طرفم قدم برمیداشت فقط سکوت کرده بود و به حرکاتش نگاه میکردم، جفت دستاشو دو طرفم گذاشت و نزدیکم خم شد به طوری نفسش رو روی لبم حس میکردم، خمار بهم خیره شد:
+میزارم خودت انتخاب کنی کدوم اتاق بریم...
یه حمایتمون نشه؟؟؟
꒷︶꒷꒥꒷‧₊˚૮꒰˵•ᵜ•˵꒱ა‧₊˚꒷︶꒷꒥꒷
با تمام شجاعت روی صندلی کلاب نشستم و به چشم های گربه ای دشمنم که شاید تا 15 سال قبل بهترین دوستم بود نگاه کردم:
- خب اقای لی مینهو، بگو ببینم شرطت چیه
+ اهم.. اگر تو ببری تمام داراییم رو بهت میدم ولی اگر من ببرم، باید یک شب برای من باشی
از شرط تعجب کردن ولی سعی کردم هیچ ضعفی نشون ندم، نفس عمیقی کشیدم و باز همون نگاه سرد رو بهش دادم:
-قبوله، بازیو شروع کن
.
.
.
چند دقیقه از بازی میگذشت که مینهو ورق هارو روی میز پرت کرد، بادیدن سه تا ورق تعجب کردم، به همین اسونی باختم، با صدای خنده هاش به خودم اومدم و سرمو بالا گرفتم
+خب خانوم کوچولو، وقتشه شرطتو عملی کنی
طرفم قدم برمیداشت فقط سکوت کرده بود و به حرکاتش نگاه میکردم، جفت دستاشو دو طرفم گذاشت و نزدیکم خم شد به طوری نفسش رو روی لبم حس میکردم، خمار بهم خیره شد:
+میزارم خودت انتخاب کنی کدوم اتاق بریم...
۲.۲k
۲۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.