آقا بزارین براتون داستان امروزو تعریف کنم ☕🗿
آقا بزارین براتون داستان امروزو تعریف کنم ☕🗿
اقا من داشتم تو اینستا می چرخیدم که چسمم به یه ادیت از یه مانهوا یائویی افتاد... و... با اون ادیت پنج ثانیه ای... جورییی جذبش شدم که مرد به زن نمیشه...و ...رفتم انقدر سرچ کردم تا پیداش کردم....
و... تا حدودا ۱۲ چپتر دان کردم که ببینم چجوره که اگه خوشم اومد بقیشم دان کنم چون مانهواش پایان یافته بود... خلاصه که یکمی خوندم و...انقدر جذبش شدم و تند تند چپترا رو میخوندم که شبیه سگی شده بودم که بستنی داده بودن دستش!🗿☕
آقا حالا هی من چپترای زارتان زورتان میخوندم هی ننم میگفت پاشو لباس بپوش میخوایم دست جمعی بریم کوه!...
خلاصه که کلی چپتر زدم دان شد که ببرم اونجا بخونم( ناسلامتی اونجا انتن نی)
...خب...اقا ما رفتیم منم رفتم تو ماشین داییم ...شبم بود تازه...نشستم چپترای زارتان زورتانو کاملا یواشکی خوندم و اقا مانهوا رو تموم کردم... یعنی الان افسرده شدم سر تموم شدنش انقدر که خوب بود لامصب...
اسمشو میدم شمام بخونین
راز اقای کاف k's secret
خیلی خوبه بخونین حتما...🗿☕
...
برم بکپم که انگار یه دست مفصل کتکم زدن...
اقا من داشتم تو اینستا می چرخیدم که چسمم به یه ادیت از یه مانهوا یائویی افتاد... و... با اون ادیت پنج ثانیه ای... جورییی جذبش شدم که مرد به زن نمیشه...و ...رفتم انقدر سرچ کردم تا پیداش کردم....
و... تا حدودا ۱۲ چپتر دان کردم که ببینم چجوره که اگه خوشم اومد بقیشم دان کنم چون مانهواش پایان یافته بود... خلاصه که یکمی خوندم و...انقدر جذبش شدم و تند تند چپترا رو میخوندم که شبیه سگی شده بودم که بستنی داده بودن دستش!🗿☕
آقا حالا هی من چپترای زارتان زورتان میخوندم هی ننم میگفت پاشو لباس بپوش میخوایم دست جمعی بریم کوه!...
خلاصه که کلی چپتر زدم دان شد که ببرم اونجا بخونم( ناسلامتی اونجا انتن نی)
...خب...اقا ما رفتیم منم رفتم تو ماشین داییم ...شبم بود تازه...نشستم چپترای زارتان زورتانو کاملا یواشکی خوندم و اقا مانهوا رو تموم کردم... یعنی الان افسرده شدم سر تموم شدنش انقدر که خوب بود لامصب...
اسمشو میدم شمام بخونین
راز اقای کاف k's secret
خیلی خوبه بخونین حتما...🗿☕
...
برم بکپم که انگار یه دست مفصل کتکم زدن...
۳.۰k
۲۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.