آرزویی در قلب میپروراندم که به آن باوری نبود .
آرزویی در قلب میپروراندم که به آن باوری نبود .
آرزویی که نفس هایم را برایش خرج میکردم اما .. به راستی آن
ارزو میل من بود ؟
حقیقتا .. میخواستمش ؟
شاید نه ! شاید من تنها به دنبال راهی بودم برای فرار از خاکستری
های زندگی .
داستان ها عشق می آفریدند .. امید و درخشش می افریدند اما..
اینجا واقعیت بود .
خیابان هایی که در خاکستری های روزمره غرق شده بود .
هوایی که بوی بی رحمی را طنین انداز میکرد .
اما .. باز هم میشد خوشحال بود نه ؟
شاید .. در ژرفای قلبم .. به دنبال خوشحالی بودم !
نه آرزوهای پر هوس:)
آرزویی که نفس هایم را برایش خرج میکردم اما .. به راستی آن
ارزو میل من بود ؟
حقیقتا .. میخواستمش ؟
شاید نه ! شاید من تنها به دنبال راهی بودم برای فرار از خاکستری
های زندگی .
داستان ها عشق می آفریدند .. امید و درخشش می افریدند اما..
اینجا واقعیت بود .
خیابان هایی که در خاکستری های روزمره غرق شده بود .
هوایی که بوی بی رحمی را طنین انداز میکرد .
اما .. باز هم میشد خوشحال بود نه ؟
شاید .. در ژرفای قلبم .. به دنبال خوشحالی بودم !
نه آرزوهای پر هوس:)
۲.۰k
۲۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.