جنایت های بیجه
جنایت های بیجه
اولین قتل بیجه در اسفند 1381 اتفاق می افتد. در عاشورای این سال، بیجه پسر بچه 8 ساله ای را پس از تجاوز با ضربات متعدد سنگ به وحشتناک ترین شکل ممکن به قتل می رساند. او حتی هنگام تحقیقات پلیس در صحنه جرم حاضر می شود و به مراسم ختم مقتول نیز سر می زند.کشتن انسان ها برایش قابل مقایسه با حیوانات نبود. او به قدری از این کار آرامش می گرفت که وقتی بین قتل هایش فاصله می افتاد، به شدت مضطرب می شد! حتی دفتری برای لیست کردن جنایاتش با نام مقتولین تهیه می کند. عده ای را خفه می کند، چند کودک را در کوره آجرپزی می اندازد و جالب است که پلیس حتی یک بار هم در طول تحقیقاتش برای تفتیش به آن جا نمی رود!
بیجه موفق می شود در 18 ماه 30 انسان را سلاخی کند و تا نیروی پلیس به خود بجنبد، خانواده های زیادی داغدار فرزندشان شده اند.
آغاز رسیدگی
10 شهریور 1383، گزارش مفقودی 3 دانش آموز پسر به دست نیروی انتظامی پاکدشت می رسد. در طول این 18 ماه گزارش های مفقودی و بعد پیدا شدن جسدهای زیادی به دست پلیس این منطقه رسیده است بدون کوچک ترین سرنخی. نزدیک به 80 مظنون دستگیر شده اند اما دریغ از یک قدم نزدیک تر شدن به حل معمای قتل های زنجیره ای پاکدشت.
در پی گزارش 3 دانش آموز مفقودی، یکی از دوستان آنان پسر بچه ایست که با اطلاعات جدیدی که در اختیار پلیس می گذارد دو تبعه افغانستانی و یک جوان ایرانی به نام علی غلام پور معروف به علی باغی دستگیر می شوند. علی باغی ربودن سه کودک را می پذیرد و ادعا می کند این کودکان را به همدستش دزدیده و اکنون در جایی زندانی کرده است اما هیچ اطلاعاتی از همدستش را لو نمی دهد. باغی یک مرد معتاد و تا حدودی کند ذهن بود که بیشتر به دلیل اعمال جنسی بیجه را همراهی می کرده و انگیزه قتل نداشته است. او در پرونده خود ده سابقه کیفری اعم از سرقت، مصرف و حمل مواد مخدر، روابط نامشروع، لواط، و تمکین به لواط و غیره داشت و با اینکه در اقرارهای اولیه گفته بود در قتلها همدست محمد بوده است اما در ادامه بررسی ها متوجه میشویم که او شریک جرم بوده اما معاون در قتل نبوده است. او نهایتا در دادگاه تنها به جرم آدمربایی و تفخیذ به ۱۵ سال حبس و شلاق محکوم شد.
اولین قتل بیجه در اسفند 1381 اتفاق می افتد. در عاشورای این سال، بیجه پسر بچه 8 ساله ای را پس از تجاوز با ضربات متعدد سنگ به وحشتناک ترین شکل ممکن به قتل می رساند. او حتی هنگام تحقیقات پلیس در صحنه جرم حاضر می شود و به مراسم ختم مقتول نیز سر می زند.کشتن انسان ها برایش قابل مقایسه با حیوانات نبود. او به قدری از این کار آرامش می گرفت که وقتی بین قتل هایش فاصله می افتاد، به شدت مضطرب می شد! حتی دفتری برای لیست کردن جنایاتش با نام مقتولین تهیه می کند. عده ای را خفه می کند، چند کودک را در کوره آجرپزی می اندازد و جالب است که پلیس حتی یک بار هم در طول تحقیقاتش برای تفتیش به آن جا نمی رود!
بیجه موفق می شود در 18 ماه 30 انسان را سلاخی کند و تا نیروی پلیس به خود بجنبد، خانواده های زیادی داغدار فرزندشان شده اند.
آغاز رسیدگی
10 شهریور 1383، گزارش مفقودی 3 دانش آموز پسر به دست نیروی انتظامی پاکدشت می رسد. در طول این 18 ماه گزارش های مفقودی و بعد پیدا شدن جسدهای زیادی به دست پلیس این منطقه رسیده است بدون کوچک ترین سرنخی. نزدیک به 80 مظنون دستگیر شده اند اما دریغ از یک قدم نزدیک تر شدن به حل معمای قتل های زنجیره ای پاکدشت.
در پی گزارش 3 دانش آموز مفقودی، یکی از دوستان آنان پسر بچه ایست که با اطلاعات جدیدی که در اختیار پلیس می گذارد دو تبعه افغانستانی و یک جوان ایرانی به نام علی غلام پور معروف به علی باغی دستگیر می شوند. علی باغی ربودن سه کودک را می پذیرد و ادعا می کند این کودکان را به همدستش دزدیده و اکنون در جایی زندانی کرده است اما هیچ اطلاعاتی از همدستش را لو نمی دهد. باغی یک مرد معتاد و تا حدودی کند ذهن بود که بیشتر به دلیل اعمال جنسی بیجه را همراهی می کرده و انگیزه قتل نداشته است. او در پرونده خود ده سابقه کیفری اعم از سرقت، مصرف و حمل مواد مخدر، روابط نامشروع، لواط، و تمکین به لواط و غیره داشت و با اینکه در اقرارهای اولیه گفته بود در قتلها همدست محمد بوده است اما در ادامه بررسی ها متوجه میشویم که او شریک جرم بوده اما معاون در قتل نبوده است. او نهایتا در دادگاه تنها به جرم آدمربایی و تفخیذ به ۱۵ سال حبس و شلاق محکوم شد.
۱.۲k
۲۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.