ات: هعی بزارم زمین
ات: هعی بزارم زمین
ته: خفه شو ببینم تا صبح میخای یخ بزنی
ا:ن
ته: پس ببند
ات: الان بین اون همه ادم چطوری رد شیم
ته: من دبیرستانی بودن اجازه نداشتم دیر وقت برم بیرون ولی باید ی فکری میکرد پس ی عالمه راه از حیاط ب اتاقم بلدم
ات: عجب ادمی هستی
برد منو پشت خونه و باورم نمیشه سنگای پشتو کنده بود بزور رد شدیم که ب زیر زمین رسیدیم زیرزمینم ب راه پله راه داش که ب سالن نمیخورد از همون پله ها برد منو
اتاق هودش
ات : اتاق خودم چرا نبردی
ته: باید گرمت کنم دیگه( با حالت خمار از قصدم نیس کلا مدلش خماره که باعث منحرف شدن ات شد)
ات: گرممم کنی؟
ته: اون طوری نگا نکن منحرف بد بخت
ات: منحرف؟
ته: فک نکننمیدونم ب چی فک میکنی
ات: ن
در اتاقو باز کردو پرتم کرد رو تخت
ات: جیغغغغغ کمرم
ته: نمردی که
ات: بیشعور یکم انسانیس نداری
ته: ن ندارم
ات: معلومه
ته: ۷ب بابا
تهیونگ رف سمت اینه و سشوار اورد گرف تو صورتم
ات: خدااا بلد نیستی نکن
ته: خوبمبلدم
لای موهامو بازمیکردو باد سشوارو میکشید روش وقتی کامل
موهام خش شد یکمم رو لباسم گرف
ته : من میرم اتاقت برا لباس بیارم انگار این قرار نیس خش شه
ات : اوم
تهیونگ رفت و با ی دست لباس برگشت
ات: برو بیرون
ته: چی
ات: برو بیروون
ته : اها خو باشه جلو درم
داشتم لباسمو در مییاوردم یعنی قسمت بالاشو که یدفعه درو باز کرد
ته: ات ..
ا : حیغغغععع مگه نگفتم نیااااا
ته: هااا ( شک یکمم زول زده بچه😂😂
ات: برووو بیروون
ته: باشه بابا
ات: پسر احمق
ویو ته
یاد یچی افتادم بات بگم
با خودم فک کردم که هنوز لباساشو عوض نکرده برا همین درو باز کردم از شکم ب بالای
بدنشو دیدیم
خیلی خوب بود خوش اندام سفید و کاملا هاات
فک کنم یکم ....نننننن اصلا
ات: پوشیدممم(داد
ته: لاززمم نبود داد بزنی
درو باز کردمو رفتم داخل خب لباسش شلوارک و نیم تنه بود و ی سوشرت روش پاهاشممم......ای پسره خر این چه فورایی بیاب یرون
اونم عین بقیه دختراسس دیگه
ولی خب چرا انقدر نظرمو جلب کرده
ته: خفه شو ببینم تا صبح میخای یخ بزنی
ا:ن
ته: پس ببند
ات: الان بین اون همه ادم چطوری رد شیم
ته: من دبیرستانی بودن اجازه نداشتم دیر وقت برم بیرون ولی باید ی فکری میکرد پس ی عالمه راه از حیاط ب اتاقم بلدم
ات: عجب ادمی هستی
برد منو پشت خونه و باورم نمیشه سنگای پشتو کنده بود بزور رد شدیم که ب زیر زمین رسیدیم زیرزمینم ب راه پله راه داش که ب سالن نمیخورد از همون پله ها برد منو
اتاق هودش
ات : اتاق خودم چرا نبردی
ته: باید گرمت کنم دیگه( با حالت خمار از قصدم نیس کلا مدلش خماره که باعث منحرف شدن ات شد)
ات: گرممم کنی؟
ته: اون طوری نگا نکن منحرف بد بخت
ات: منحرف؟
ته: فک نکننمیدونم ب چی فک میکنی
ات: ن
در اتاقو باز کردو پرتم کرد رو تخت
ات: جیغغغغغ کمرم
ته: نمردی که
ات: بیشعور یکم انسانیس نداری
ته: ن ندارم
ات: معلومه
ته: ۷ب بابا
تهیونگ رف سمت اینه و سشوار اورد گرف تو صورتم
ات: خدااا بلد نیستی نکن
ته: خوبمبلدم
لای موهامو بازمیکردو باد سشوارو میکشید روش وقتی کامل
موهام خش شد یکمم رو لباسم گرف
ته : من میرم اتاقت برا لباس بیارم انگار این قرار نیس خش شه
ات : اوم
تهیونگ رفت و با ی دست لباس برگشت
ات: برو بیرون
ته: چی
ات: برو بیروون
ته : اها خو باشه جلو درم
داشتم لباسمو در مییاوردم یعنی قسمت بالاشو که یدفعه درو باز کرد
ته: ات ..
ا : حیغغغععع مگه نگفتم نیااااا
ته: هااا ( شک یکمم زول زده بچه😂😂
ات: برووو بیروون
ته: باشه بابا
ات: پسر احمق
ویو ته
یاد یچی افتادم بات بگم
با خودم فک کردم که هنوز لباساشو عوض نکرده برا همین درو باز کردم از شکم ب بالای
بدنشو دیدیم
خیلی خوب بود خوش اندام سفید و کاملا هاات
فک کنم یکم ....نننننن اصلا
ات: پوشیدممم(داد
ته: لاززمم نبود داد بزنی
درو باز کردمو رفتم داخل خب لباسش شلوارک و نیم تنه بود و ی سوشرت روش پاهاشممم......ای پسره خر این چه فورایی بیاب یرون
اونم عین بقیه دختراسس دیگه
ولی خب چرا انقدر نظرمو جلب کرده
۵.۱k
۲۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.