سناریو از مایکی درخواستی
عنوان :وقتی باهم قهرید و تقریبا دارین کات میکنید
نسبت : دوست دختر
ات : اروم در اتاق مایکی رو به صدا در اوردم
مایکی : بیاتو
ات : اروم وارد اتاق شدم مایکی تا چشش به من خورد اخمی کرد و دوباره به پرونده ها نگاه کرد
و با صدایی ترسناک گفت
مایکی : چی میخوای
سرم رو انداختم پایین و رفتم جای میزش و گفتم
ات: میخوام از بونتن برم
مایکی انگار که تعجب کرده باشه گفت
مایکی : چی
ات : میخوام از بونتن برم
مایکی با عصبانیت از جاش بلند شد و محکم دستش رو روی میز کبوند و گفت
مایکی : یعنی چی که میخوای برییی
از صدای بلندش ترسیدم
ا.ت : گفتم میخوام برم میخوام استعفا بدم
مایکی : مینجوری نیست که بیای بعد بگی میخوای بری
ا.ت : م...مایکی انتخاب اومدنم و رفتم با خ..خود..مه
مایکی وسایل روی میش رو با دست ریخت پایین
با ترس نگاش کردم صورتش خیلی ترسناک بود
محکم دستم رو گرفت و درازم کرد روی میز.... اومد بالا سرم
ا.ت : و..ل..م کن.. دا..ری چی..کار می..کن..ی ولم..کن
مایکی : ولت نمیکنم
مایکی محکم دوتا دستم رو گرفت
ا.ت : ولم.. کنن.
یهو مایکی بوسم کرد و از اونجایی که منم دوستش داشتم همراهی کردم .
«فقط یک فک یا همون سناریو لطفا جنبه داشته باشید »
مایکی ازم جدا شد و گفت
مایکی : منو ببخش میدونم اشتباه کردم ولی من دوست دارم
ا.ت : منم معذرت میخوام تقصیر منم ..هست ...منم دوست دارم
مایکی با ناراحتی به لوازم روی زمین نگاه کرد وگفت
مایکی: اون لپتاب خیلی گرون بود .... میگم یکی سفارش بدن
مایکی: اگه هنوز میخوای استعفا بدی باید این فرم رو پر...
ا.ت : نمیخوام
مایکی با تعجب بهم نگاه کرد
ا.ت : میخوام پیشت بمونم
مایکی لبخند محوی زد
مایکی : باعث افتخاره .......... بیا بریم
بعد از اتاق بیرون رفتیم
خب بچه ها اینم از سناریو تک پارتی لطفا تو کمنتا بگید خوب یا بد شده و حمایت کنید تا درخواستی بعدی رو بزارم
نسبت : دوست دختر
ات : اروم در اتاق مایکی رو به صدا در اوردم
مایکی : بیاتو
ات : اروم وارد اتاق شدم مایکی تا چشش به من خورد اخمی کرد و دوباره به پرونده ها نگاه کرد
و با صدایی ترسناک گفت
مایکی : چی میخوای
سرم رو انداختم پایین و رفتم جای میزش و گفتم
ات: میخوام از بونتن برم
مایکی انگار که تعجب کرده باشه گفت
مایکی : چی
ات : میخوام از بونتن برم
مایکی با عصبانیت از جاش بلند شد و محکم دستش رو روی میز کبوند و گفت
مایکی : یعنی چی که میخوای برییی
از صدای بلندش ترسیدم
ا.ت : گفتم میخوام برم میخوام استعفا بدم
مایکی : مینجوری نیست که بیای بعد بگی میخوای بری
ا.ت : م...مایکی انتخاب اومدنم و رفتم با خ..خود..مه
مایکی وسایل روی میش رو با دست ریخت پایین
با ترس نگاش کردم صورتش خیلی ترسناک بود
محکم دستم رو گرفت و درازم کرد روی میز.... اومد بالا سرم
ا.ت : و..ل..م کن.. دا..ری چی..کار می..کن..ی ولم..کن
مایکی : ولت نمیکنم
مایکی محکم دوتا دستم رو گرفت
ا.ت : ولم.. کنن.
یهو مایکی بوسم کرد و از اونجایی که منم دوستش داشتم همراهی کردم .
«فقط یک فک یا همون سناریو لطفا جنبه داشته باشید »
مایکی ازم جدا شد و گفت
مایکی : منو ببخش میدونم اشتباه کردم ولی من دوست دارم
ا.ت : منم معذرت میخوام تقصیر منم ..هست ...منم دوست دارم
مایکی با ناراحتی به لوازم روی زمین نگاه کرد وگفت
مایکی: اون لپتاب خیلی گرون بود .... میگم یکی سفارش بدن
مایکی: اگه هنوز میخوای استعفا بدی باید این فرم رو پر...
ا.ت : نمیخوام
مایکی با تعجب بهم نگاه کرد
ا.ت : میخوام پیشت بمونم
مایکی لبخند محوی زد
مایکی : باعث افتخاره .......... بیا بریم
بعد از اتاق بیرون رفتیم
خب بچه ها اینم از سناریو تک پارتی لطفا تو کمنتا بگید خوب یا بد شده و حمایت کنید تا درخواستی بعدی رو بزارم
۳.۰k
۲۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.