فیک
#فیک
ₚₐᵣₜ₃وقتی منشیش بودی واون عاشقت شده
بود
که یه دفه صدای در اومد سریع بلند شدم رفتم سمت در. وایی ترسیدم ببخشید مزاحمتون شدم میخواستم بگم دارم میرم ساعت نزدیک 9شبه
_منشی چان صب کن یه پرونده هس که باید حلش کنی چ.ی چی من؟ _اره
چشم. بهش یه پرونده دادم گفتم یه ساعت دیگه میتونی بری. چشم
((نیم ساعت بعد))
تلفن زنگ خورد شماره رئیس بود
بله رئیس. _پرونده روتموم کردی..؟.
نه هنوز _اوکی دیگه نمیخواد بیا اتاقم
چشم رفتم اتاقش که دیدم رو صندلی نشسته رفتم جلوتر کارم داشتین رئیس؟. دیدم از روصندلی بلند شد اومدنزدیکم یه قدمی من بود یکم ترسیده بودم رفتم عقب تر که به دیوار خوردم
اومد دستاش چسپوند به دیوار
اب گلوموقورت دادم گفتم دارین چیکارمیکنید؟. دستاشو زدم کنار که برم
دستاموگرفت چسبوندم به دیوار
وصورتشو نزدیک صورتم کرد که نگام رفت سمت لباش که.......
شرایط پارت بعدی
5 لایک
5کامنت
5فالو
ₚₐᵣₜ₃وقتی منشیش بودی واون عاشقت شده
بود
که یه دفه صدای در اومد سریع بلند شدم رفتم سمت در. وایی ترسیدم ببخشید مزاحمتون شدم میخواستم بگم دارم میرم ساعت نزدیک 9شبه
_منشی چان صب کن یه پرونده هس که باید حلش کنی چ.ی چی من؟ _اره
چشم. بهش یه پرونده دادم گفتم یه ساعت دیگه میتونی بری. چشم
((نیم ساعت بعد))
تلفن زنگ خورد شماره رئیس بود
بله رئیس. _پرونده روتموم کردی..؟.
نه هنوز _اوکی دیگه نمیخواد بیا اتاقم
چشم رفتم اتاقش که دیدم رو صندلی نشسته رفتم جلوتر کارم داشتین رئیس؟. دیدم از روصندلی بلند شد اومدنزدیکم یه قدمی من بود یکم ترسیده بودم رفتم عقب تر که به دیوار خوردم
اومد دستاش چسپوند به دیوار
اب گلوموقورت دادم گفتم دارین چیکارمیکنید؟. دستاشو زدم کنار که برم
دستاموگرفت چسبوندم به دیوار
وصورتشو نزدیک صورتم کرد که نگام رفت سمت لباش که.......
شرایط پارت بعدی
5 لایک
5کامنت
5فالو
۲.۹k
۲۹ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.