رد نظریه مهاجرت آریایی ها به ایران !!!!! قسمت 2
رد نظریه مهاجرت آریایی ها به ایران !!!!! قسمت 2
• این ریشهها پیش از آنکه خطی وجود داشته باشد چگونه در زبان آریایی شناسایی شدهاند؟
از آغاز اختراع خط که اواخر هزاره چهارم ق م است، متن های درباری و یا در مدارس و معابد وجود دارد که در آنها به نام های جغرافیایی سومر اشاره می شود، نام دجله، فرات و بعضی شهرها در آنها آمده است. از همین متن ها مشخص می شود که آنها با اقوام غیرسومری و با سرزمین های شرقی برخوردهای نظامی، بازرگانی و حتی جنگ های بزرگ داشته اند. در این متون نام اقوام و پادشاهانی از اقوام بیگانه ذکر شده که همه ریشه آریایی دارند. انبوهی از شواهد آریایی در کهن ترین متون سومری وجود دارد. در متون سومری به دجله، «دیگنه» گفته می شد که همان «دجله» عربی یا «تیگره» فارسی باستان است که در زبان هخامنشی ثبت شده و ریشه آن «تیگر» به معنی تند است که در زبان یونانی هم «تیگریس» همان دجله است. زبانشناسان واژه «دیگنه» را به هیچ وجه سومری نمی دانند، پس در نظر سومرشناسان این رود تاکنون بدون ریشه مشخص بوده است اما در زبان آریایی معنی دارد. «تیگره» در زبان آریایی به معنی تند است. واژه های تیغ و تیز هم از همین ریشه اند.
در زبان انگلیسی هم «TIGER» به معنی حیوان تندپا یا ببر از همین ریشه است. بنابراین برای اینگونه تعبیرها در زبان های آریایی و زبان های خویشاوندی آن معنی و ریشه داریم، در حالی که در زبان سومری ریشه و معنی برای آن وجود ندارد. خدای آشور در زبان آشوری معنی ندارد، اما در زبان آریایی«اسوره» به معنی «سرور» است که «اهوره» یا اهورا مزدا هم از آن برخاسته است. «ایشتر» - خدای عشق- در زبان اکدی ریشه ندارد ولی «استر» به معنی ستاره برخاسته و در واقع سیاره ناهید است. مه یا خدای ماه در زبان سومری ریشه ندارد اما در زبان ایرانی ایزد ماه بوده است. «ناهیتی» در زبان ایلامی ریشه ای ندارد اما در زبان آریایی ناهید و آناهیتا وجود دارد. از کنار هم گذاشتن این اطلاعات متوجه می شویم که این نام ها در زبان های بومی ریشه ندارد، اما در زبان آریایی ریشه گسترده برای آنها وجود دارد، که حتی به زبان های اروپایی و لاتین هم رسوخ کرده است.
• به اسامی خدایان اشاره کردید. آیا آریایی ها پیش از زرتشت به لحاظ مذهبی قوم چند خدایی بوده اند؟
آریایی ها ایزدان گوناگون با نقش های مختلف داشتند. گروهی از خدایان به نام اهوره یا اسوره به معنی سرور بودند. «ایندره» خدای جنگ بود. اما برخلاف سایر تمدن ها که خدایان را بر اساس بت سازی و بت پرستی ستایش می کردند در فرهنگ آریایی چنین رسمی وجود نداشت. در آثار کشف شده در ایران به هیچ وجه بتکده یا بتخانه پیدا نشده است. خدایان در ایران از آغاز غیرقابل رویت و دستیابی بودند و بعدها در اثر تحولی که زرتشت به وجود آورد تمام خدایان از بین رفتند و فقط اهوره مزدا به عنوان یکتا خدای جهان باقی ماند که آغاز یکتاپرستی در تمدن جهان بود.
• معمولاً در تمدن ها یا خدایان بیشتری وجود داشته یا پادشاهان نقش پررنگ تری پیدا می کردند. آریایی ها از نظر حکومتی چه وضعیتی داشتند؟
با توجه به اینکه در متون غیرایرانی مثل سومری، اکدی و مصری به پادشاهان این سرزمین ها اشاره می شود نشان می دهد که این سرزمین ها مستقل بوده اند و حکومت مرکزی در فلات ایران وجود نداشته است. در شرق ایران کشوری به نام «پر شی» بوده است که پارس ها از آن برخاستند. در غرب ایران کشوری به نام «مده» بوده که همان مادها هستند و در هزاره سوم ق م و مستقل بوده اند. کشورهای دیگری مانند «توکریش»، «امرد» و غیره در جاهای دیگر بودند و حکومت مرکزی وجود نداشت. اما ظاهراً در جنگ ها متحد می شدند. در متون سومری و اکد آمده که بعضی اقوام آریایی متحداً با هم حمله می کنند. در یکی از جنگ ها ۱۷ قوم ایرانی به دولت «اکد» در دوران «نرامسین» پادشاه اکد حمله می کنند. در تاخت و تازهای اقوام آریایی به مصر چند قوم در کنار هم ظاهر می شوند و شاید بعدها در شاهنشاهی هخامنشی برای اولین بار این اتفاق افتاده که حکومت متحد مرکزی شکل گرفته است.
•یعنی با وجود حکومت های مستقل این اقوام در زمان تهدید قوم آریایی اتحاد نظامی تشکیل می داده اند؟
همین طور است. به هر حال همزبانی در میان اقوام اتحاد به وجود می آورد و در مرزها به اتحاد قومی آریایی ها برخورد می کنیم. اما در زمانی که آریایی هایی در بخش غربی در فلسطین حضور داشتند و به مصر حمله می کردند بعضی اقوام آریایی از داخل فلات ایران به آنها کمک می کردند.
• شما نشانه های قوم و تاریخ آریایی را در زبان ها و تمدن های دیگر مورد بررسی قرار داده اید. متن یا زبان شناخته شده مکتوبی از آن دوره در دست هست؟
کهن ترین نشانه ای که از زبان آریایی در ایران وجود دارد زبان اوستایی است. که قدمت آن
• این ریشهها پیش از آنکه خطی وجود داشته باشد چگونه در زبان آریایی شناسایی شدهاند؟
از آغاز اختراع خط که اواخر هزاره چهارم ق م است، متن های درباری و یا در مدارس و معابد وجود دارد که در آنها به نام های جغرافیایی سومر اشاره می شود، نام دجله، فرات و بعضی شهرها در آنها آمده است. از همین متن ها مشخص می شود که آنها با اقوام غیرسومری و با سرزمین های شرقی برخوردهای نظامی، بازرگانی و حتی جنگ های بزرگ داشته اند. در این متون نام اقوام و پادشاهانی از اقوام بیگانه ذکر شده که همه ریشه آریایی دارند. انبوهی از شواهد آریایی در کهن ترین متون سومری وجود دارد. در متون سومری به دجله، «دیگنه» گفته می شد که همان «دجله» عربی یا «تیگره» فارسی باستان است که در زبان هخامنشی ثبت شده و ریشه آن «تیگر» به معنی تند است که در زبان یونانی هم «تیگریس» همان دجله است. زبانشناسان واژه «دیگنه» را به هیچ وجه سومری نمی دانند، پس در نظر سومرشناسان این رود تاکنون بدون ریشه مشخص بوده است اما در زبان آریایی معنی دارد. «تیگره» در زبان آریایی به معنی تند است. واژه های تیغ و تیز هم از همین ریشه اند.
در زبان انگلیسی هم «TIGER» به معنی حیوان تندپا یا ببر از همین ریشه است. بنابراین برای اینگونه تعبیرها در زبان های آریایی و زبان های خویشاوندی آن معنی و ریشه داریم، در حالی که در زبان سومری ریشه و معنی برای آن وجود ندارد. خدای آشور در زبان آشوری معنی ندارد، اما در زبان آریایی«اسوره» به معنی «سرور» است که «اهوره» یا اهورا مزدا هم از آن برخاسته است. «ایشتر» - خدای عشق- در زبان اکدی ریشه ندارد ولی «استر» به معنی ستاره برخاسته و در واقع سیاره ناهید است. مه یا خدای ماه در زبان سومری ریشه ندارد اما در زبان ایرانی ایزد ماه بوده است. «ناهیتی» در زبان ایلامی ریشه ای ندارد اما در زبان آریایی ناهید و آناهیتا وجود دارد. از کنار هم گذاشتن این اطلاعات متوجه می شویم که این نام ها در زبان های بومی ریشه ندارد، اما در زبان آریایی ریشه گسترده برای آنها وجود دارد، که حتی به زبان های اروپایی و لاتین هم رسوخ کرده است.
• به اسامی خدایان اشاره کردید. آیا آریایی ها پیش از زرتشت به لحاظ مذهبی قوم چند خدایی بوده اند؟
آریایی ها ایزدان گوناگون با نقش های مختلف داشتند. گروهی از خدایان به نام اهوره یا اسوره به معنی سرور بودند. «ایندره» خدای جنگ بود. اما برخلاف سایر تمدن ها که خدایان را بر اساس بت سازی و بت پرستی ستایش می کردند در فرهنگ آریایی چنین رسمی وجود نداشت. در آثار کشف شده در ایران به هیچ وجه بتکده یا بتخانه پیدا نشده است. خدایان در ایران از آغاز غیرقابل رویت و دستیابی بودند و بعدها در اثر تحولی که زرتشت به وجود آورد تمام خدایان از بین رفتند و فقط اهوره مزدا به عنوان یکتا خدای جهان باقی ماند که آغاز یکتاپرستی در تمدن جهان بود.
• معمولاً در تمدن ها یا خدایان بیشتری وجود داشته یا پادشاهان نقش پررنگ تری پیدا می کردند. آریایی ها از نظر حکومتی چه وضعیتی داشتند؟
با توجه به اینکه در متون غیرایرانی مثل سومری، اکدی و مصری به پادشاهان این سرزمین ها اشاره می شود نشان می دهد که این سرزمین ها مستقل بوده اند و حکومت مرکزی در فلات ایران وجود نداشته است. در شرق ایران کشوری به نام «پر شی» بوده است که پارس ها از آن برخاستند. در غرب ایران کشوری به نام «مده» بوده که همان مادها هستند و در هزاره سوم ق م و مستقل بوده اند. کشورهای دیگری مانند «توکریش»، «امرد» و غیره در جاهای دیگر بودند و حکومت مرکزی وجود نداشت. اما ظاهراً در جنگ ها متحد می شدند. در متون سومری و اکد آمده که بعضی اقوام آریایی متحداً با هم حمله می کنند. در یکی از جنگ ها ۱۷ قوم ایرانی به دولت «اکد» در دوران «نرامسین» پادشاه اکد حمله می کنند. در تاخت و تازهای اقوام آریایی به مصر چند قوم در کنار هم ظاهر می شوند و شاید بعدها در شاهنشاهی هخامنشی برای اولین بار این اتفاق افتاده که حکومت متحد مرکزی شکل گرفته است.
•یعنی با وجود حکومت های مستقل این اقوام در زمان تهدید قوم آریایی اتحاد نظامی تشکیل می داده اند؟
همین طور است. به هر حال همزبانی در میان اقوام اتحاد به وجود می آورد و در مرزها به اتحاد قومی آریایی ها برخورد می کنیم. اما در زمانی که آریایی هایی در بخش غربی در فلسطین حضور داشتند و به مصر حمله می کردند بعضی اقوام آریایی از داخل فلات ایران به آنها کمک می کردند.
• شما نشانه های قوم و تاریخ آریایی را در زبان ها و تمدن های دیگر مورد بررسی قرار داده اید. متن یا زبان شناخته شده مکتوبی از آن دوره در دست هست؟
کهن ترین نشانه ای که از زبان آریایی در ایران وجود دارد زبان اوستایی است. که قدمت آن
۱۶.۷k
۲۱ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.