🥂🖤✨𝐃𝐝𝐢 𝐁𝐚𝐝
🥂🖤✨𝐃𝐝𝐢 𝐁𝐚𝐝
🕸💜𝐏𝐚𝐫𝐭7
صبحونه خردیمو
+امشب آماده شو بریم بیرون
=اوهوم
پیشونیمو بوسید رفت بیرون خودمو سرگرم کردم تا شب
کم کم آماده شدم که صدای بوق اومد رفتم دیدم شوگاعه
+بریم؟
=اوهوم
رفتیم یه رستوران هفت ستاره
غذاسفارش دادیمو اوردن یکم یکم میخردیمو میگفتیمو میخندیدیم
دلم میخواد همیشه د.دی صداش کنم ولی خجالت میکشم
+خب
بلند شدو اومد سمتم و زانو زد
+پارک ات بهترین و خشگل ترین دختری که دیدم با من ازدواج میکنی؟
یه انگشتر خشگل جلوم گرفت
زبونم لال شده بود
منم بلند شدمو رو دوتا پام نشستمو دوتا دستامو گرفتم رو دستش
=بلهه بله بله
بلندم کردو چرخوندم کسایی که نشسته بودن برامون دست میزدن
رفتیم خونه
+باورم نمیشه قبول کردی
رفتم تو بغلش
=چرا قبول نکنم
+قبلنا دوسم نداشتی
=عه خودتم میگی قبلنا دیه گذشته
شروع کرد به بو.سیدنم
همینجوری که منو میب.وسید کوتشو در اوردم و اونم ل.بشو به ل.بم فشار میداد رفتیم تو اتاقو دروقفل کرد زیپمو باز کردو«بقیه با خودتو حوصله ندارم»
رفتم حموم تا وقتی بیدار شدم دلم درد نگیره وقتی اومدم بیرون شوگا خواب بود دراز کشیدم که منو بغل کرد خوابیدم
با صدای خماریش د.دی طورش بیدار شدم
=همم
+بلند شو عزیزم ساعت 3عه ها
=یا خدااا
+چرا انقدر خوابیدی
=ساعت هفت صبح خوابوندیم هاا
+جاییت درد میکنه
=ن
+بریم بیرون
=اوهوم
رفتیم بیرون
بعد از خردن ناهار
+بریم پارک؟
=آره آره تورو خداا
+باشه
رفتمو یه نیم تنه نارنجی و سفید چهارخونه با رویه نازک نارنجی و شرت جین سفید کفش سفید
موهام که قهوه ای مایل به نارنجی رنگش کرده بودمو بالا بستم که باعث میشد پایینش فر مانند بشه و یه کیف و عطر رفتم بیرون
+اوههه چه خشگل شدی
=ممنون
+تورو دیدم هوس نارنگی کردم
=تو یخچال هست
+عه من برم بخرم
شوگا رفتو با یه کیسه نارنگی اومد
=یاا همشو اوردی ک
+میریم همونجا میخوریم بگما 90 درصدش مال خودمه
=باشه باشه
پیاده رفتیم پارک نزدیک عمارت
وقتی رسیدیم نشستیم رو نیمکتا که میزم داشتو شوگا نارنگیارو همونجا گذاشت
همینجوری دور ورمو نگاه میکردم که یه مغازه که گربه خونگی میفرش دیدم خیلی با نمک بودن
داشتم با لبخند نگاشون میکردم
+میخوای
=...
+ات میخوای
=ها چی
+گربه
=گربه؟ گربه کدومه
+بیا بریم یکی بخر
=منظورت چیه
🕸💜𝐏𝐚𝐫𝐭7
صبحونه خردیمو
+امشب آماده شو بریم بیرون
=اوهوم
پیشونیمو بوسید رفت بیرون خودمو سرگرم کردم تا شب
کم کم آماده شدم که صدای بوق اومد رفتم دیدم شوگاعه
+بریم؟
=اوهوم
رفتیم یه رستوران هفت ستاره
غذاسفارش دادیمو اوردن یکم یکم میخردیمو میگفتیمو میخندیدیم
دلم میخواد همیشه د.دی صداش کنم ولی خجالت میکشم
+خب
بلند شدو اومد سمتم و زانو زد
+پارک ات بهترین و خشگل ترین دختری که دیدم با من ازدواج میکنی؟
یه انگشتر خشگل جلوم گرفت
زبونم لال شده بود
منم بلند شدمو رو دوتا پام نشستمو دوتا دستامو گرفتم رو دستش
=بلهه بله بله
بلندم کردو چرخوندم کسایی که نشسته بودن برامون دست میزدن
رفتیم خونه
+باورم نمیشه قبول کردی
رفتم تو بغلش
=چرا قبول نکنم
+قبلنا دوسم نداشتی
=عه خودتم میگی قبلنا دیه گذشته
شروع کرد به بو.سیدنم
همینجوری که منو میب.وسید کوتشو در اوردم و اونم ل.بشو به ل.بم فشار میداد رفتیم تو اتاقو دروقفل کرد زیپمو باز کردو«بقیه با خودتو حوصله ندارم»
رفتم حموم تا وقتی بیدار شدم دلم درد نگیره وقتی اومدم بیرون شوگا خواب بود دراز کشیدم که منو بغل کرد خوابیدم
با صدای خماریش د.دی طورش بیدار شدم
=همم
+بلند شو عزیزم ساعت 3عه ها
=یا خدااا
+چرا انقدر خوابیدی
=ساعت هفت صبح خوابوندیم هاا
+جاییت درد میکنه
=ن
+بریم بیرون
=اوهوم
رفتیم بیرون
بعد از خردن ناهار
+بریم پارک؟
=آره آره تورو خداا
+باشه
رفتمو یه نیم تنه نارنجی و سفید چهارخونه با رویه نازک نارنجی و شرت جین سفید کفش سفید
موهام که قهوه ای مایل به نارنجی رنگش کرده بودمو بالا بستم که باعث میشد پایینش فر مانند بشه و یه کیف و عطر رفتم بیرون
+اوههه چه خشگل شدی
=ممنون
+تورو دیدم هوس نارنگی کردم
=تو یخچال هست
+عه من برم بخرم
شوگا رفتو با یه کیسه نارنگی اومد
=یاا همشو اوردی ک
+میریم همونجا میخوریم بگما 90 درصدش مال خودمه
=باشه باشه
پیاده رفتیم پارک نزدیک عمارت
وقتی رسیدیم نشستیم رو نیمکتا که میزم داشتو شوگا نارنگیارو همونجا گذاشت
همینجوری دور ورمو نگاه میکردم که یه مغازه که گربه خونگی میفرش دیدم خیلی با نمک بودن
داشتم با لبخند نگاشون میکردم
+میخوای
=...
+ات میخوای
=ها چی
+گربه
=گربه؟ گربه کدومه
+بیا بریم یکی بخر
=منظورت چیه
۱.۹k
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.