(وقتی داشت ورزش میکرد...)
(وقتی داشت ورزش میکرد...)
با چانگبین به باشگاهش برای اولین بار رفته بودی خیلی بزرگ بود و پر از مردای هیکلی پس تصمیم گرفتی از پیش چانگبین جم نخوری و محکم تر بازوش رو گرفتی جوری که از درد صداش دراومد
+اخ...عشقم چیکار میکنی
_میترسم چانگبینی
+از چی میترسی عشقم....اخه...باشگاه چیش ترس داره
_ادماش...انگار میخوان منو بخورن
با این حرفت یهو زد زیر خنده
_یااااا به چی میخندی
+به حرفت....اخه اینا چجوری میخوان تروبخورن
اخم فیک و کیوتی کردی و روتو به سمت مخالف چانگبین برگردوندی
+باشه عشقم....قهر نکن دیگه
_نخیر قهر میکنم
+عشقم اخه مگه من اجازه میدم اینا فرشتم رو بخورن (بعد جمله اخرش نیم خند )
_نمیذاری نه
+نه
و بغلت کرد جوری که تو توهوابودی
دستاتو دور گردنش حلقه کردی و پاهات هم دور کمرش حصار کردی
پیشونی هاتون به هم چسپیده بود
در همین حالت چانگبین بوسه کوتاهی به لبای صورتی رنگ زد
لبخندی زدی و از تو بغلش دراومدی
+عشقم من برم ورزشم رو بکنم...نباید که این عضله های قوی خراب بشن
_(خنده)باشه چاگیا
با چانگبین به باشگاهش برای اولین بار رفته بودی خیلی بزرگ بود و پر از مردای هیکلی پس تصمیم گرفتی از پیش چانگبین جم نخوری و محکم تر بازوش رو گرفتی جوری که از درد صداش دراومد
+اخ...عشقم چیکار میکنی
_میترسم چانگبینی
+از چی میترسی عشقم....اخه...باشگاه چیش ترس داره
_ادماش...انگار میخوان منو بخورن
با این حرفت یهو زد زیر خنده
_یااااا به چی میخندی
+به حرفت....اخه اینا چجوری میخوان تروبخورن
اخم فیک و کیوتی کردی و روتو به سمت مخالف چانگبین برگردوندی
+باشه عشقم....قهر نکن دیگه
_نخیر قهر میکنم
+عشقم اخه مگه من اجازه میدم اینا فرشتم رو بخورن (بعد جمله اخرش نیم خند )
_نمیذاری نه
+نه
و بغلت کرد جوری که تو توهوابودی
دستاتو دور گردنش حلقه کردی و پاهات هم دور کمرش حصار کردی
پیشونی هاتون به هم چسپیده بود
در همین حالت چانگبین بوسه کوتاهی به لبای صورتی رنگ زد
لبخندی زدی و از تو بغلش دراومدی
+عشقم من برم ورزشم رو بکنم...نباید که این عضله های قوی خراب بشن
_(خنده)باشه چاگیا
۱.۹k
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.