بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت اول :
دنبال تقویت حسّ سخنوری نباشید، چرا که میل به سخنوری، آن هم بدون هدف، دانش و ضرورت، ریشه در هوای نفس و منیّت دارد. چرا باید کسی میل به سخنوری داشته باشد، بدون آن که هدف و موضوع خاصی در نظر داشته باشد و در آن موضوع نیز مطالعات کافی داشته باشد؟!
حیا - شرم نمودن :برخی، کمرویی و خجالتی بودن را با حیا = شرم دورنی، خلط موضوع و مبحث و مصداق میکنند و گمان میکنند هر کسی که با حیا بود، هر سخنی را نگفت، هر حرکتی را نکرد، از خیلی رفتارها مقابل، خداوند سبحان،امام زمان علیه السلام، بزرگترانی چون پدر و مادر و یا معلمان، و یا حتی دوستان و کودکان حیا نمود، خیلی کمرو و خجالتی است!
لذا برای جبران نیز بیحیایی و وقیح بودن راجایگزین میکنند و هرکار قبیحی را عادیسازی میکنند!
این در حالیست که حیا = شرم نمودن، از فضایل اخلاقی و صفات نیکوی آدمیست؛ حیا، حالتی نفسانی است که نتیجهاش پرهیز از گفتارها و رفتاری ناپسند، و در نتیجه رسیدن به رشد، کمال، متانت، وقار و احترام میگردد.
حیا، یک شرم درونی است و کسی حیا میکند که به زشتی گفتار یا کرداری پی برده باشد.
در آموزههای اهل بیت علیهم السلام، احادیث نورانی فراوانی دربارۀ فضیلت حیا وجود دارد، از جمله:امام صادق عليه السّلام فرمودند: - یا هشام! اَلْحَيَاءُ مِنَ اَلْإِيمَانِ وَ اَلْإِيمَانُ فِي اَلْجَنَّةِ وَ اَلرِّيَاءُ مِنَ اَلْجَفَاءِ وَ اَلْجَفَاءُ فِي اَلنَّارِ -ای هشام! حياء از ايمان است،و ايمان در بهشت مىباشد، و ريا از جفاست و جفا در آتش است.(مشکاة الأنوار في غرر الأخبار، ج 1، ص 493)
در این حدیث، حضرت امام علیه السلام، به ریشهها و علل اشاره نمودهاند. پس حیا برخاسته از ایمان و ریا برخاست از جفا میباشد.
یا هِشامُ! رَحِمَ اللّهُ مَنْ اسْتَحْیا مِنَ اللّهِ حَقَّ الْحَیاءِ: فَحَفِظَ الرَّأسَ وَما حَوى، وَالْبَطْنَ وَما وَعى، وَذَکَرَ الْمُوتَ والْبَلى وَعَلِمَ أَنَّ الْجَنَّةَ مَحْفُوفَةٌ بِالْمکاره، والنار محفوفة بالشهوات - اى هشام، خدا رحمت کند کسى را که نهایت حیا را در برابر خداوند رعایت کند: ذهن و آنچه از تخیلات در بر دارد کنترل نماید، مواظب شکم و آنچه در آن مىریزد باشد، مرگ و پوسیدگى در قبر را یاد کند، بداند که بهشت با سختىها در هم پیچیده شده است و آتش جهنم با شهوتها در آمیخته است.(بحار الأنوار، ج۱ ص 142)(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت اول :
دنبال تقویت حسّ سخنوری نباشید، چرا که میل به سخنوری، آن هم بدون هدف، دانش و ضرورت، ریشه در هوای نفس و منیّت دارد. چرا باید کسی میل به سخنوری داشته باشد، بدون آن که هدف و موضوع خاصی در نظر داشته باشد و در آن موضوع نیز مطالعات کافی داشته باشد؟!
حیا - شرم نمودن :برخی، کمرویی و خجالتی بودن را با حیا = شرم دورنی، خلط موضوع و مبحث و مصداق میکنند و گمان میکنند هر کسی که با حیا بود، هر سخنی را نگفت، هر حرکتی را نکرد، از خیلی رفتارها مقابل، خداوند سبحان،امام زمان علیه السلام، بزرگترانی چون پدر و مادر و یا معلمان، و یا حتی دوستان و کودکان حیا نمود، خیلی کمرو و خجالتی است!
لذا برای جبران نیز بیحیایی و وقیح بودن راجایگزین میکنند و هرکار قبیحی را عادیسازی میکنند!
این در حالیست که حیا = شرم نمودن، از فضایل اخلاقی و صفات نیکوی آدمیست؛ حیا، حالتی نفسانی است که نتیجهاش پرهیز از گفتارها و رفتاری ناپسند، و در نتیجه رسیدن به رشد، کمال، متانت، وقار و احترام میگردد.
حیا، یک شرم درونی است و کسی حیا میکند که به زشتی گفتار یا کرداری پی برده باشد.
در آموزههای اهل بیت علیهم السلام، احادیث نورانی فراوانی دربارۀ فضیلت حیا وجود دارد، از جمله:امام صادق عليه السّلام فرمودند: - یا هشام! اَلْحَيَاءُ مِنَ اَلْإِيمَانِ وَ اَلْإِيمَانُ فِي اَلْجَنَّةِ وَ اَلرِّيَاءُ مِنَ اَلْجَفَاءِ وَ اَلْجَفَاءُ فِي اَلنَّارِ -ای هشام! حياء از ايمان است،و ايمان در بهشت مىباشد، و ريا از جفاست و جفا در آتش است.(مشکاة الأنوار في غرر الأخبار، ج 1، ص 493)
در این حدیث، حضرت امام علیه السلام، به ریشهها و علل اشاره نمودهاند. پس حیا برخاسته از ایمان و ریا برخاست از جفا میباشد.
یا هِشامُ! رَحِمَ اللّهُ مَنْ اسْتَحْیا مِنَ اللّهِ حَقَّ الْحَیاءِ: فَحَفِظَ الرَّأسَ وَما حَوى، وَالْبَطْنَ وَما وَعى، وَذَکَرَ الْمُوتَ والْبَلى وَعَلِمَ أَنَّ الْجَنَّةَ مَحْفُوفَةٌ بِالْمکاره، والنار محفوفة بالشهوات - اى هشام، خدا رحمت کند کسى را که نهایت حیا را در برابر خداوند رعایت کند: ذهن و آنچه از تخیلات در بر دارد کنترل نماید، مواظب شکم و آنچه در آن مىریزد باشد، مرگ و پوسیدگى در قبر را یاد کند، بداند که بهشت با سختىها در هم پیچیده شده است و آتش جهنم با شهوتها در آمیخته است.(بحار الأنوار، ج۱ ص 142)(ادامه دارد...)
۷۴۴
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.