پیاده روی کرد وبه فروشگاه رسید

پیاده روی کرد وبه فروشگاه رسید
2 بسته شیر موز و شیر کاکائو
7بسته بزرگ رامیون
و مواد خوراک
تو راه نظرم به شخص اشنایی خورد
جئون
اههه چرا من هرجا برم اینم میاد وسایل رو داخل ماشین گذاشتم و رفتم سمت مغازه شراب فروشی(از خودم در اوردم)
3بطری شراب گرفتم
جئون با تعجب نگام میکرد
جئون: مصرف ماهانه من انقدر هم نیست
ات: اما این مصرف روزانه ام هست
و حساب کردم از مغازه اومد بیرون
بازم گذاشتم داخل ماشین و برگشتم به پاساژ
رفتم وسایل تزیینی برای اتاق و خونه بگیرم
سر حیوانات پلاستیکی
و قاب عکس گرفتم
گذاشتم داخل ماشین و رفتم سمت گل فروشی
یک دسته بزرگ گل رز سرخ و مشکی خریدم و یک دونه سفید با ریشه
رفتم سمت...... ریسه برای خونه گرفتم
امروز کلی کار دارم
رفتم سمت رنگ فروشی رنگ خونه مشکی و قهوه ای آبی نفتی خریدم
رفتم سمت....... پارکت هایی به رنگ قهوه ای پر رنگ سفارش دادم وتخت قهوه ای و چند تا اکسسوری برای اتاق و رفتم خونه زنگ زدم جیمین و بادیگارد ها و کمکم کردن تا اتاقم رودرست کنم
1 هفته بعد
بعد از اینکه ات خونشو جابه جا کرد
ات ویو
حس خوبی داره
بی احساس باشی
ازعمارت خارج شدم رفتم سمت پارکینگ موتو هام موتور سفید براق رو برداشتم و سوار شدم
رفتم سمت لوازم شکار یا....
رفتم سمت جاقو ها
چاقو بنفش به رده های مشکی و آبی و چاقو آبی و مشکی و بنفش و سرخابی برداشتم و حساب کردم
رفتم سمت گل فروشی یک گلدان گرفتم رنگ مشکی
رفتم خونه
سمت گل سفید رفتم برش داشتم کاشتم داخل گلدان وگذاشتم توی باغ کنار گل های رز مشکی و سرخ
تنها گلی که زیبا بود این رو برای یادگاری خریدم و خوشحالم که خوشحال هست
ویو جونگکوک
ات خیلی وقته داخل باند نرفته
دلم واقعا براش تنگ شده
خیلی
رفتم پایین پیش بم بهش خوراک دادم
صبحانه خوردم
تهیونگم اومد پایین