اسم وانشات: صورت من متعلق به توست
اسم وانشات: #صورت_من_متعلق_به_توست
#پارت_7
(کوک_ ا/ت+ راوی=)
+چه جایزه یی؟(استرس)
_حداقل یه بوس بده
+یااا من مریضم.. میخای مریض شی؟
_نترس چیزیم نمیشه
+(از خجالت سرخ شدم ولی آروم رفتم نزدیکشو لپشو بوس کردم)
_(پوکرفیس) شوخیت گرفته؟
+ها؟
_لب..
+یااااااا پرو نشو
_(پوکر فیس)
+پسره ی پرو(هولش دادم اونور و از اتاق رفتم بیرون)
_جا تشکرته بهت لباس دادم موهاتم خشک کردممم(داد)
+(خنده) خجالت بکش جعون کوک(داد)
+(رفتم طبقه ی پایین که خدمتکارا گفتن شام حاضره نشستم سر میز و منتظر کوک شدم که بعد از چند مین اومد و نشست کنارم... بعد از اینکه گف شروع کردیم به خوردن غذا.. البته بهتره بگم من چون مریضم برام سوپ اوردن:////)
_چرا قیافه ت این شکلیه؟
+سوپ دوس ندارم
_ولی باید بخوری
+پوفففف(کلافه)
_کیوت(لبخند)
=ا/ت و کوک داشتن شام میخوردن که چانویل(بادیگارد شخصی کوک) اومد
~قربان
_بله؟
~تو قمارخونه ی مرکز شهر یه مشکلی پیش اومده... باید بریم
=(کوک نصف عمیقی کشید و از روی میز بلند شد)
+کوکیاااا نمیشه بعد از شام بری؟
_نه کار پیش اومده... میرم ولی سعی میکنم زود بیام.. نوش جونت(لبخند)
+اوک(لبخند)
=(کوک رفت اتاقش و لباساشو با یه کت و شلوار مشکی عوض کرد... نقاب همیشگیشو زد و بعدش از خونه رفت بیرون...)
=پرش
+(ساعت 2 نصف شب شده بود ولی کوک هنوز نیومده بود... خیلی نگران شده بودم.. همینطور روی مبل منتظرش نشسته بودم که بلخره اومد داخل... ولی وقتی اومد با دیدن چیزی که رو به رومه از تعجب شوکه شدم)
+ک..کوک(تعجب)
=(کوک با یه لباس خونی اومد داخل...)
_اه تو بیداری(رفتم کنارش نشستم)
+تو.. چت.. شده
_ها؟(رد نگاهشو گرفتم فهمیدم به لباسم نگاه میکنه)
_اها... خب یه ذره کارم طول کشید مجبور شدم سریع پیش ببرمش که یکم باعث شد لباسم کثیف بشه
+تو.. کسی رو کشتی؟
_(پوزخند)(آروم نقابمو در اوردم)
_ببین ا/ت... من کارم اینه... اصالت کارم همینه.. تو کار من یا میکشی یا کشته میشی
+...
_هوم؟ چیه؟
+اگه.. چیزیت بشه.. چی؟(نگران)
_(لبخند) نگران نباش من چیزیم نمیشه
+(درسته حرفش ارومم کرد ولی بازم نگران بودم)
_خیلی خب دیگه دیروقته پاشو برو اتاقت استراحت کن
+هوم باشه
_(آروم رفتم نزدیکش و سرشو بوس کردم)
_شب بخیر کوچولو
+(لبخند) شب بخیر
+(کوک رفت اتاقش منم رفتم اتاقم.. نمیتونستم از فکر اینک چه اتفاقی افتاده بیرون بیام... اینقد فکر کردم که خوابم برد...)
(پایان پارت7)
یوری🦋
#پارت_7
(کوک_ ا/ت+ راوی=)
+چه جایزه یی؟(استرس)
_حداقل یه بوس بده
+یااا من مریضم.. میخای مریض شی؟
_نترس چیزیم نمیشه
+(از خجالت سرخ شدم ولی آروم رفتم نزدیکشو لپشو بوس کردم)
_(پوکرفیس) شوخیت گرفته؟
+ها؟
_لب..
+یااااااا پرو نشو
_(پوکر فیس)
+پسره ی پرو(هولش دادم اونور و از اتاق رفتم بیرون)
_جا تشکرته بهت لباس دادم موهاتم خشک کردممم(داد)
+(خنده) خجالت بکش جعون کوک(داد)
+(رفتم طبقه ی پایین که خدمتکارا گفتن شام حاضره نشستم سر میز و منتظر کوک شدم که بعد از چند مین اومد و نشست کنارم... بعد از اینکه گف شروع کردیم به خوردن غذا.. البته بهتره بگم من چون مریضم برام سوپ اوردن:////)
_چرا قیافه ت این شکلیه؟
+سوپ دوس ندارم
_ولی باید بخوری
+پوفففف(کلافه)
_کیوت(لبخند)
=ا/ت و کوک داشتن شام میخوردن که چانویل(بادیگارد شخصی کوک) اومد
~قربان
_بله؟
~تو قمارخونه ی مرکز شهر یه مشکلی پیش اومده... باید بریم
=(کوک نصف عمیقی کشید و از روی میز بلند شد)
+کوکیاااا نمیشه بعد از شام بری؟
_نه کار پیش اومده... میرم ولی سعی میکنم زود بیام.. نوش جونت(لبخند)
+اوک(لبخند)
=(کوک رفت اتاقش و لباساشو با یه کت و شلوار مشکی عوض کرد... نقاب همیشگیشو زد و بعدش از خونه رفت بیرون...)
=پرش
+(ساعت 2 نصف شب شده بود ولی کوک هنوز نیومده بود... خیلی نگران شده بودم.. همینطور روی مبل منتظرش نشسته بودم که بلخره اومد داخل... ولی وقتی اومد با دیدن چیزی که رو به رومه از تعجب شوکه شدم)
+ک..کوک(تعجب)
=(کوک با یه لباس خونی اومد داخل...)
_اه تو بیداری(رفتم کنارش نشستم)
+تو.. چت.. شده
_ها؟(رد نگاهشو گرفتم فهمیدم به لباسم نگاه میکنه)
_اها... خب یه ذره کارم طول کشید مجبور شدم سریع پیش ببرمش که یکم باعث شد لباسم کثیف بشه
+تو.. کسی رو کشتی؟
_(پوزخند)(آروم نقابمو در اوردم)
_ببین ا/ت... من کارم اینه... اصالت کارم همینه.. تو کار من یا میکشی یا کشته میشی
+...
_هوم؟ چیه؟
+اگه.. چیزیت بشه.. چی؟(نگران)
_(لبخند) نگران نباش من چیزیم نمیشه
+(درسته حرفش ارومم کرد ولی بازم نگران بودم)
_خیلی خب دیگه دیروقته پاشو برو اتاقت استراحت کن
+هوم باشه
_(آروم رفتم نزدیکش و سرشو بوس کردم)
_شب بخیر کوچولو
+(لبخند) شب بخیر
+(کوک رفت اتاقش منم رفتم اتاقم.. نمیتونستم از فکر اینک چه اتفاقی افتاده بیرون بیام... اینقد فکر کردم که خوابم برد...)
(پایان پارت7)
یوری🦋
۳.۷k
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.